مسله ای دیگر در مورد قتل
مسله ای دیگر در مورد قتل
در يك استخر كه مجيد به عنوان نجات غريق در ان حضور دارد ، مهدي با علم به اينكه علي شنا بلد نبوده ، علي را در قسمت عميق به داخل استخر مى اندازد و مجيد هم علي رغم مشاهده غرق شدن علي ، هيچ اقدامى در نجات وي به عمل نياورده و النهايه مرگ علي در اثر غرق شدگى رقم مى خورد ،
جرايم ارتكابي مهدي و مجيد چيست ؟
نظر شخص بنده؛
در این مورد هر دو مرتکب قتل عمدی شدند
عمل نوعا کشنده است
پس طبق ماده ۲۹۰ بند ب قتل عمدی است
یا با توجه به شرایط خاص کشنده است و طبق بند پ ماده ۲۹۲ کشنده است.
اما مجید از بابت ترک فعل طبق ماده ۲۹۵ مرتکب قتل عمدی شده و رابطه سببیت بین ترک فعل و نتیجه نیز برقراره.
و مهدی نیز بخاطر اینکه عملش مقتضای مرگ بود و رابطه سببیت بین فعلش برقراره مرتکب قتل عمدی شده است.
هردو شریک در قتل عمدی هستند یکی بصورا فعل و مجید از باب ترک فعل
نظر قاضی میرفردی ارجمند و عزیز؛
سلام مجدد اگر رفتار مجيد را تسبيب بدانيم مطابق ماده ٥٣٥سبب قريب به نتيجه مسول است مگر با تشخيص قصد قتل در هر دو نفر وتسبيب دانستن نقش مهدي كه شركت در قتل است اما با مباشرت دانستن نقش مهدي شركت موضوعا منتفي است واگر هر دو را مباشرت بدانيم مهدي فعل ومجيد ترك فعل باز با فرض حضور عالمانه مجيد وترك فعل عمدي فرض مسول شناختن مهدي از بابت مباشرت در قتل وصرف مسوليت تعزيري براي مجيد مطابق قانون خودداري از كمك هيچ وجه قابل دفاعي ندارد اما با مسول شناختن مجديد سه فرض نقش براي مهدي وجود دارد شريك معاون. شروع كه با هيچيك انطباق كامل ندارد اما ميتوان با كمي اغماض در حكم شروع دانست كه همينم جاي تامل دارد.
حتی عمل نجات غریق مشمول ماده ۳۷۱ میتواند باشد بنابراین به وی منتسب است و نجات غریق در هر خال مسول قتل است .
نقد بنده در نقد نظر دکتر میرفردی ؛
در مورد در حکم شروع به جرم گرفتن طبق تبصره ماده ۱۲۲ دو اشکال است که بنظر نمیتوان در حکم شروع گرفت
۱_ماده گفته از لحاظ مادی وقوع جرم غیر ممکن باشد:در قضبه مطروحه ما اشکالی در عنصر مادی نداریم .
۲_وقوع جرم باید غیر ممکن باشذ طبق تبصره :اما اینجا نتیجه حاصل شده و دیکر نمیتوان انرا محال نسبی دانست و غیر ممکن .
و علرغم احترام به نظر استاد میرفردی
ماده ۳۷۱ رو بنظر نمیتوان ملاک قرار داد
چون در ماده ۳۷۱ فعل نفر دوم رابطه سببیت بین عمل نفر اول و نتیجه رو قطع میکند در خالی که در قضیه مطروحه قطع نکردع بلکه مقتضی مرگ همان هل دادن بوده و رابطه سببیت نفی نیست
و ترک فعل نجات غریق انرا قطع نکرده
اما با این عرایض بنده دکتر میرفردی معتقد بودند که رابطه سببیت را قطع کرده
اما در پاسخ عرض کردم که ترک فعل در قضیه دارای قدرت نفی رابطه سببیت بین یک فعل و نتیجه نیست .
نظر قاضی توکلیان ؛
اجمالا بنظر بنده قتل عمد منتسب به فردي مه مقتول را به قصد غرق شدن به اب انداخته است و غريق نجات هم صرفا ميتواند عمل وي از مصاديق خودداري از كمك به مصدومين باشد . توضيحات تكميلي رو و استدلالم را متعاقبا خدمت دوستان عزيز اعلام ميكنم ، البته اگر هماهنگي بين اين دو فرد باشد شايد غريق نجات را معاون در قتل عمد بدانيم
نقد ما در مورد نظر قاضی ارجمند استاد توکلیان ؛
اما استاد توکلیان عمل نجات غریق با ماده ۲۹۵ هم منطبق است و رابطه سببیت بین ترک فعل و نتیجه برقراره در خالی که در قانون خوداری از کمک به مصدومین رابطه سببیت منتفی است برخلاف ماده ۲۹۵ با این خساب میتوان نجات غریق رو مسول قتل دانست و نیز بخاطراینکه عنصر مادی شخص نجات غریق طبق ماده ۲۹۵ ترم فعل است و وی ترک فعل کرده مباشر است و معاونت مستلزم عدم دخالت در عنصر مادی جرم است اما اینحا در رفتار مادی (ترک فعل)شرکت کرده و معاونت نیست
نتیجه : بنظر بنده هر دو شریک در قتل و مسولند
تظر قاضی میرفردی:نجات غریق به حتم مسول است اما در مورد قاتل بودن مهدی قایل به تامل بودند .
تظر قاضی توکلیان؛مهدی به حتم مسول است و قاتله اما نجات غریق را مسول نمیدانستند .