ظالم
ظالم
نه آمدی که بمانی
نه رفته ای که کسی
جای تو را در این دل تباه
بگیرد
فقط آمدی تا خراب کنی
هرچه عشق در این ویرانه بود
که عشق تو
عشق نبود
عشق تو ، یک بلای ویرانگر بود
مثل زلزله، مثل سیل، مثل صاعقه
جای تو در این خرابه نبود
اما تو خودت را جا کردی
به هر روشی
به هر ترفندی
و آن که باید دل این دل می بود
کمرنگ و کمرنگ و کمرنگ شد
و حال هرچه می کنم
آن چنان که می خواهم رنگ نمی گیرد
تو آمدی که فقط زندگیم را تباه کنی
تو ظلم کردی
هم به من
هم به دیگری!
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |