خود درگیری
خود درگیری
هوووف!! دو ساعته میخوام اینو بنویسم و هِی ... میترسم ...!!
از یه چیزی خوشحالم ! از اینکه اینجا هیچکسِ واقعی ای منو نمیشناسه !! شاید بیشترین اطلاعاتی که از من داشته باشه اسم و سن واندک علایقم باشه ... و این موجب آرامش و خوشحالی منه !!
پس براحتی حرفامو میزنم !!
من یه دختر خیلی معمولی با یه سری اعتقادات خیلی معمولیم !! نه خیلی بچه مثبتم ، نه خیلی از اوناش !!
نه خوشکلم ، نه زشتم !! کاملا معمولی !!
نه بی حجابم ، نه چادری !!
حرف زدن آدمانه با یه پسرو اصلا بد نمیبینم و تاکید میکنم که اگر طرف ، ادم و با جنبه باشه ، چقدم باهاش حال میکنم !!
اینایی که گفتم و چه بسا اون چه که جا موند میشه گفت خصوصیات اجتماعی یه دختر معمولی بود !! درست شبیه همین
...................................................................
یه چیزی !! انگار بهتره بقیشو نگم !!! +۱۸ و اینا نیستاااا ... منتها نمیدونمچرا حس میکنم نمیتونم بگم !! :||| انگار نمیشه :(
الان لابد میگید خو اولشم نمیگفتی دیه :||| دوست خوبم نشنیدی میگن دیررسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است ؟؟ اینم همونه !! یه ذره گفتن ، بهتر از هیچی نگفتن است :|||
دیگه حالا شرمنده دیگه :/ شاید بعدا گفتم :|
پ.ن: جیییییییییییییغ فقط یه امتحان موندههههههههه ... یکشنبه مطالعات اجتماعی :|||
پ.ن۲: امتحانای امسالوگند زدم هیشکیم نفهمید :/
پ.ن۳: نامردا چرا به وبم ((ناولگرام)) کله نزدید ؟ :(
پ.ن۴: ((سُباتِ قالبی ندار)) هم خودتوووووونید :|