چقدر دلم برات لک زده
چقدر دلم برای حرف زدن باهات،نوشتن برات تنگ شده
الان بیداری؟
+چقدر حس دوست داشته شدن توسط تو قشنگه
چقدر....
.
.
چقدر زدن این حرفا از من بعیده
ببخشید:)
نمیدونم چه مرگم بود رفتم تو فاز رمانتیک...
منو چه به این حرفا
والااااا
+این روزا مادر گرام داره فارغ میشه یا بهتره بگم داره بازنشسته میشه:)
با پول بازنشستگی ای که دولت محترم قراره بش بده برنامه هاااااااا چیدم
و در صدر اونها فرستادن بنده به سوئد می باشد
فعلن با درل و جاروبرقی رو اعصابشون یورتمه میرم تا گرفتن نتیجه!
به دعای شما نیازمندیم
:)
جهت عاقبت بخیری
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |