دنیای این روزای من
دنیای این روزای من
خسته از دادگاه برگردي
خانه ات لانه موش تو باشد
عشق تو گوش دادن بي بي سي
همدمت قهوه جوش تو باشد ...
روي اين تخت خواب يكنفره
شعر را عاشقانه ميگويي
خسته از خوانده ها و خواهان ها
خسته از شعبه هاي يك تا بيست
به وكيلي كه خسته است از خود
هيچ وقت اعتراض وارد نيست
كاش ميشد كه با خودت باشي
با ضميري كه مستتر كردند
دوستان زياد دور و بَرَت
خلأت را بزرگتر كردند
نصف پرونده هاي پيروزت
همه مديون سرخي تن توست
فكر تو پيش ظرفهاي كثيف
فكر قاضي به فرم كيف توست
كيف چرمي كه پر شد از قانون
چمداني است سمت آزادي
دستِ تو بود ، بعد رفتن او
شعر را هم طلاق ميدادي...
زندگي شكل يك خيابان است
هركه امروز هست فردا نيست
عشق اي عشق لعنتي پس كو
چهره آبي تو پيدا نيست...
آنا لمسو
خانه ات لانه موش تو باشد
عشق تو گوش دادن بي بي سي
همدمت قهوه جوش تو باشد ...
روي اين تخت خواب يكنفره
شعر را عاشقانه ميگويي
خسته از خوانده ها و خواهان ها
خسته از شعبه هاي يك تا بيست
به وكيلي كه خسته است از خود
هيچ وقت اعتراض وارد نيست
كاش ميشد كه با خودت باشي
با ضميري كه مستتر كردند
دوستان زياد دور و بَرَت
خلأت را بزرگتر كردند
نصف پرونده هاي پيروزت
همه مديون سرخي تن توست
فكر تو پيش ظرفهاي كثيف
فكر قاضي به فرم كيف توست
كيف چرمي كه پر شد از قانون
چمداني است سمت آزادي
دستِ تو بود ، بعد رفتن او
شعر را هم طلاق ميدادي...
زندگي شكل يك خيابان است
هركه امروز هست فردا نيست
عشق اي عشق لعنتي پس كو
چهره آبي تو پيدا نيست...
آنا لمسو
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |