من اختری سردم ، توخورشیدی ، عزيزم
من خفته بودم ، تا تو تابیدی ، عزيزم
من چون کویری بودم ، و بی شور و معنی
بذر غزل بر من تو پاشیدی ، عزيزم
امید روئیدن نبود ، اما تو از مهر
باران شدی یک ریز باریدی ، عزيزم
وقتی که غم بر تن مرا رخت سیه
تنها مرا تو خوب فهمیدی ، عزيزم
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |