عشق نا متعارف
عشق نا متعارف
من از نبودنت نمیترسم...
من از "نزدیک بودنهای دور" میترسم....
ک سهم من باشد از این بازی....
از این دونفره های تنهایی....
با من از همیشه مهربان تر باش
بگذار حس کنم دلدادگیه جوانی ات را
و بو بکشم عطر تازگیه رابطه را....
تو آرامشی
و بی نهایت از توست....
وقتی نیمی از من میشوی
چگونه اینجا ترا تصویر کنم....
نفرین کنم ان روز نحس را
یا قدومش را ب مبارکی گلباران
در حالی ک از اسارت در زنجیر خاطره اش بیزارم....
بخواهم یا نخواهم
روز میلاد تنت نزدیک است.....
دلبر!
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |