احادیث و روایات اهل بیت علیهم السلام پیرامون معاد / کتاب تحف العقول
احادیث و روایات اهل بیت علیهم السلام پیرامون معاد / کتاب تحف العقول
پیامبر(ص) فرمود: هر کس از این امت به دوزخ رود از کسانی بوده که آیات الهی را به مسخزه و بازی میگرفته است...ص 17
فقر؛ مرگ بزرگتر است و مقصود از آن فقر در دین است...ص 17
همه دیدگان در قیامت گریان هستند مگر 3 دیده:
1.آنکه در راه خدا بیداری کشیده
2.آنکه از حرامهای الهی دیده بر هم نهاده
3.دیدهای که از بیم خدا بسیار اشک ریخته است...ص 17
یکی از 3 نشانه عاقل؛ گام برداشتن برای معاد است...ص 19
پیامبر(ص) در جواب «شمعون راهب» از جانب خداوند در مورد عقل میفرماید:
خداوند عقل را آفرید... و به او گفت: به عزت و جلالم سوگند که من آفریدهای از تو بزرگتر و فرمانبردارتر نیافریدم؛ به تو آغاز کنم و تو را به درگاه خود برگردانم، معیار پادش و کیفر تویی...ص 29
در باب آیندهنگری:
پس خوشا به حال کسی که آیندهنگر باشد و از روز قیامت یاد نماید و از فانی بودن دنیا عبرت بگیرد...ص 33
شخص باید خاشع شود:
نشانهی شخص خاشع 4 چیز است:
ناظر دانستن خدا در نهان و عیان، انجام کارهای نیک، اندیشه دربارهی حسابرسی روز قیامت و مناجات با خدا...ص 37
نشانهی یقین چیست؟
نشانهی شخص با یقین 6 چیز است:
...یقین پیدا کرده که حسابرسی روز قیامت حق است و از این رو از خود حساب میکشد...ص 37
بعد از بهشت و جهنم دیگر مرگی نیست:
خدا انسان را آفرید و او ساختمان ساخت و برای مهار باد و غیر آن چاره اندیشید، پس باد هم سر فرود آورد و آرام گرفت. آنگاه انسان سرکشی کرد و گفت چه کسی از من نیرومندتر است؟ خدا مرگ را آفرید و مقهورش ساخت و انسان نیز سر تسلیم فرود آورد و تسلیم شد. پس مرگ بر خود بالید؛ خدای عزوجل به او فرمود: بر خود مناز که من تو را میان دو گروه اهل بهشت و اهل جهنم سر بُرم و هرگز زندهات نگردانم. مرگ ترسید...ص 43
در باب توشهبرداری:
باید بندهی خدا از خود برای خویش توشهای برگیرد و از دنیای خود برای آخرتش ذخیره کند و از جوانی خود پیش از فرارسیدن پیری و از زندگی خود پیش از هماغوش شدن با مرگ، بهرهبرداری بهینه نماید. سوگند به آنکه جانم به دست اوست، پس از مرگ، جای گله گزاری نیست و پس از دنیا، سرایی جز بهشت و دوزخ نیست...ص 49
در باب فراموشی مرگ:
از چیست که میبینم دنیادوستی بر بسیاری از مردم چیره گشته تا آنجا که گویا در این دنیا مرگ برای غیر آنان رقم خورده؟! گویا حق در این دنیا بر دیگران واجب شده است تا آنجا که وقتی خبر مردگان پیش از خود را میشنوند چنین میپندارند که آنان به مسافرتی رغتهاند و به زودی نزد اینان برمیگردند! آنان را به خاک میسپارید و میراثشان را میخورید و (میپندارید) خود بعد از آنان جاوید میمانید؟! دریغا، دریغا! آیا آیندگان از گذشتگان پند نمیگیرند؟! هر پند و اندرزی را در قرآن آمده نادیده گرفته و به دست فراموشی سپردند و از فرجام بد هر کار ناروا خود را در امان پنداشتند و از نزول بلا و بروز هیچ حادثهی ناخوشایندی نهراسیدند. خوشا به حال آنکس که ترس از خدایش او را از ترس مردم بازدارد...ص 51
مرگ برای پندآموزی است...ص 57
مردی خدمت پیامبر(ص) رسیده و عرضه داشت: یا رسول الله! به من سفارشی کن که در اثر آن خدا به من سود رساند. پیامبر(ص) فرمود: بیشتر به یاد مرگ باش تا خدا تو را از دنیا برهاند...ص 59
در مورد مرگ فرزندش ابراهیم(ع):
هنگامی که ابراهیم-پسر پیامبر(ص)-جان میداد، پیامبر(ص) خطاب به او فرمود: اگر نبود که در گذشته، پیش فرستاده به جا مانده است و اینکه آخر به اول میپیوندد، ای ابراهیم! ما در (مرگِ) تو سخت غمگین میگشتیم. آنگاه چشم پیامبر(ص) اشکین شد و فرمود: چشم، گریان و دل، نالان میگردد ولی چیزی جز سخنانِ خداپسندانه نگوییم؛ ای ابراهیم! ما دربارهی (مرگِ) تو اندوهگین هستیم...ص 63
در مورد بی ارزشی دنیا:
اگر دنیا نزد خدا به قدر بال پشهای ارزش داشت، چیزی از آن را به کافر و منافق نمیداد...ص 65
خداوند شیون به هنگام مصیبت را نمیپسندد:
خدا دو آواز را نمیپسندد: شیون به هنگام مصیبت و نینواختن به هنگام خوشی و نعمت...ص 65
نور اعظم خداوند در وجود کسی است که به هنگام مصیبت «انا لله و انا الیه راجعون» بگوید...ص 67
نزدیکترین اشخاص به پیامبر(ص) در قیامت:
فردای قیامت در موقف؛ نزدیکترین تان به من، راستگوترین شما در سخن، امانتدارترین شما در تحویل امانت، باوفاترین شما در عهد و پیمان، خوش اخلاقترین شما و نزدیکترین شما به مردم است...ص 77
بینوای واقعی در نظر پیامبر(ص):
بینوا به معنای واقعی کسی است که چیزی از مال و ثروت خود پیش از مرگش تقدیم درگاه الهی نکرده باشد تا نزد خدا به حساب آورده شود، هر چند مال و منال بسیاری از خود به جا بگذارد...ص 79
تفاوت دنیادوست و آخرت دوست:
هرکس بام و شام کند و بزرگترین قصدش آخرت باشد، خداوند دل او را بینیاز نماید و کارش را رو به راه کند و از دنیا نرود تا اینکه همهی روزی خود را دریافت نماید؛ و هرکس بام و شام کند و بزرگترین قصدش دنیا باشد، خداوند فقر را مقابل دیدگانش قرار داده و کارش را پریشان سازد و از دنیا هم چیزی بیشتر از آنکه مقدرش بوده به دست نیاورد...ص 81
در باب مختار بودن خداوند در مجازات:
خداوند به هرکس وعدهی ثواب داده به آن وفا میکند و به هرکس وعید مجازات داده، در عفوش مختار است...ص 81
در مورد امید به عمر فردا:
کسی که فردا را از عمر خود به شمار آورد، برخورد خوبی با مرگ نکرده است.(مرگ را جدی نگرفته است)...ص 85
در باب اینکه مردم فقط مادیات را میبینند:
...کسی که نعمت خدا را بر خود فقط در خوراک و نوشیدن ببیند، به یقین نادان است و بر نعمتهای الهی کفران ورزیده است و تلاش او بیهوده و عذابش نزدیک است...ص 87
رفع حاجات مردم سبب امان از عذاب الهی در رستاخیز.ص 89
تامین دنیا موجب بیاعتنای در لطمه به دین:
بر مردم روزگاری فرامیرسد که اگر دنیایشان تامین باشد؛ هر چه از دینشان آسیب ببینند، باکی ندارند...ص 89
جایگاه عقل در قیامت:
همانا مردم در فردای قیامت به اندازهی خردشان به درجات برآیند و به پروردگارشان تقرب یابند...ص 91
پیری و آز و آرزو:
فرزند آدم پیر میشود و تنها دو چیز در او جوان میشود: آز و آرزو...ص 95
4 سؤال قیامت:
چون روز رستاخیز شود هیچ بندهای قدم از قدم بر ندارد تا اینکه از چهار چیز بازجویی شود: از عمرش که در چه سپری نموده، از جوانیاش که در چه آزموده، از آنچه به دست آورده که از کجا آورده و در چه موردی مصرف کرده است، و از دوستی ما اهل بیت...ص 95
خدا ترسی:
هر که از خدا بترسد؛ خدا همه چیز را از او بترساند و هر که از خدا نترسد، خدا ترس از همه چیز را در دلش اندازد...ص 97
بیرغبتی به دنیا:
هر که از خدا به خاطر روزی اندک خشنود باشد، خدا از او به عمل اندک خشنود میگردد...ص 97
فرمایش پیامبر(ص) به «معاذ بن جبل» در مرگ فرزندش:
به من خبر رسید که تو در فراق فرزندت که به قضای الهی رحلت کرده بیتابی میکنی، همانا پسرت از مواهب ارزندهی خدا و یکی از امانتهای او به تو بود و تو را از وجود او بهرهمند ساخته بود تا موعد مرگ او فرارسید و خداوند جانش را ستاند. مبادا بیتابی تو (در فراق او) اجر و ثواب تو را از بین ببرد؛ اگر به ثواب مصیبت خود برسی خواهی دانست که مصیبت تو در برابر آن ثواب بزرگی که خدا برای آن تدارک دیده نسبت به اهل تسلیم و صبر، بسیار کم و کوتاه است...ص 99
نشانههای فرارسیدن رستاخیز:
از نشانههای فرارسیدن رستاخیز است: فراوانی قاریان قرآن و کمی فقیهان، بسیاری امیران و کمی امینان، زیادی باران و کمی گیاهان...ص 99
استواری گامها بر صراط:
هر که حاجت نیازمندی را که خود توان اظهار آن را ندارد به صاحب قدرتی برساند، خدا در روز قیامت هر دو گامش را بر صراط استوار خواهد داشت...ص 99
هر کس شیفته دنیا شود، آرزویش در آن دراز گردد و خدا به اندازهی شیفتگی او به دنیا، دلش را کور سازد...ص 101
وصیت حضرت امیر(ع) به امام حسن(ع) در مورد یاد مرگ:
پسر جانم! بسیار به یاد مرگ باش و هجوم ناگهانی آن را به خاطر سپار و در اندیشهی پیشامدهای پس از مرگ باش. مرگ را برابر خود بدار تا به تو رسد و تو حذر از آن را گرفته باشی مبادا به ناگاه در رباید. بسیار یاد آخرت کن و آنچه از نعمت و عذاب دردناک در آن است؛ زیرا این شیوه تو را به دنیا بیرغبت نماید و آن را در چشم تو بیمقدار و کم ارزش گرداند؛ چه خدا تو را از دنیا خبر داده و دنیا وصف خویش را با تو در میان نهاده و از بدیهای خود پرده برگرفته است. زنهار که فریب نخوری از دلبستگی دنیاداران به دنیا و کشاکش آنها بر سر دنیا. همانا دنیاپرستان چون سگانیاند که پارس میکنند و چون درندگانیاند که بر سر طعمه از روی خشم زوزه میکشند و نیرومندشان ناتوانتر را میخورد و بزرگترشان خُردتر را مغلوب میسازد. دنیا، دوستداران خود را از راه هدایت، گمراه ساخته و به کوره راهی انداخته است و دیده آنان را از راه شایسته فروبسته. سرگردان در بیراهاند و در آشوبش غرق گشتهاند. دنیا را پروردگار خود گرفتهاند و دنیا با آنان به بازی پرداخته و آنها نیز سرگرم بازی با دنیا شدهاند و آن سوی این جهان را به فراموشی سپردهاند...ص 127
سفارش حضرت امیر(ع) به امام حسین(ع) در مورد رفتاری که موجب مردن دل و ورود به دوزخ میشود:
هر که پرگویی کند، خطاهایش بسیار باشد و هر که خطاهایش افزونتر شد، حیایش کمتر گردد. هر که حیایش کمتر باشد، پارساییاش اندک بُود و هر که پارساییاش اندک باشد، دلش بمیرد و هر که دل مرده شد راه به دوزخ برده است...ص 143
+پسر جانم! سلامتی ده بخش است که نُه بخش آن در لب فروبستن است جز ذکر خدا و یک بخش هم در ترک همنشینیِ کم خردان...ص 145
فراوان یادکردن مرگ موجب میشود به اندکی از دنیا خشنود باشد...ص 145
برای هر چیز خوراکی است، خوراک مرگ هم آدمیزاد است...ص 147
آفرین بر دانشمندی که اهل کُنش و دانش باشد و از شبیخون مرگ بهراسد و در حال آماده باش به سر برد و مهیا گردد...ص 147
تمایل به دنیا، کلید رنج است...ص 149
مالاندوزی مرکب ناراحتی است...ص 149
آز و شیفتگی به دنیا:
حسد آفت دین است. آز موجب پرت شدن در ورطهی گناهان است که آن مایهی محرومیت است. ستم رانندهی به سوی مرگ است. شیفتگی به دنیا، فراهم کنندهی همهی عیبهاست...ص 151
هیچ غایبی نزدیکتر از مرگ نیست...ص 151
نه هیچ ثروتمندی به خاطر ثروتش میتواند از چنگال مرگ نجات یابد و نه هیچ فقیری به خاطر فقرش میتواند از دست آن در امان باشد...ص 155
ای مردم بدانید همانا آنکس که روی زمین راه میرود در واقع در دل زمین فرومیرود و شب و روز با یکدیگر در ویران کردن عمرها در ستیزند...ص 157
در باب حبط عمل ذکر شود:
همانا از میان بردن توشه نشانه تباهی است.
وه! چه کوچک است مصیبت دنیا در برابر بزرگی نیازمندی در فردا...ص 159
کار برای آخرت:
مسلمان، مسلمان به شمار نیاید مگر آنکه پارسا باشد و پارسا به شمار نیاید مگر آنکه بیمیل به دنیا باشد و بیمیل به دنیا به شمار نیاید مگر آنکه دوراندیش باشد و دوراندیش به شمار نیاید مگر آنکه عاقل باشد و عاقل به شمار نیاید مگر آنکه الهی بیندیشد و برای سرای آخرت کار کند...ص 161
استعمال بوی خوش برای شارب، گرامی داشت نویسندگان اعمال است.
هر کس در اسلام مویش را سپید نماید همان موی سپید نور اوست.
موی سپید را بر نکنید...ص 165
در بحث دنیا همچون بازار است مطرح شود:
هر گاه به بازار رفتید آنجا که مردم سرگرم خرید و فروشاند؛ شما بسیار به یاد خدا باشید که همانا این شیوه کفاره گناهان و مایه زیادی حسنات میگردد و شما جزء اهل غفلت به شمار نیایید...ص 167
در باب شفاعت ذکر شود:
در روز قیامت به سبب کردار زشتی که از پیش فرستادهاید، در خصوص شفاعت کردن؛ ما را به زحمت نیندازید و خودتان را در نزد دشمنان رسوا نکنید...ص 167
یاد مرگ موجب آسانی مصیبتها میشود...ص 171
نعمت از دست میرود و در مورد برخوردی که صاحبش با آن داشته گواهی میدهد...ص 171
بر سر مرده سخن نیکو بگویید...ص 175
تب قاصد مرگ است و گناهان را بریزد...ص 177
هرکس هنگام مصیبت؛ دست بر رانهای خود بکوبد پاداشش از بین میرود...ص 179
در باب شهوت به مقام و ریاست:
کوهها را از جا کندن؛ آسانتر از دل کندن از ریاست چند روزه است...ص 181
پایان کار و زندگی به نظرتان طولانی نیاید که سنگدل میشوید...ص 181
در باب اینکه جهنم هم اکنون آفریده شده است:
جهنم در 4 شنبه خلق شده است...ص 183
نام 4 نهر بهشتی: فرات، نیل، سیحون و جیحون...ص 185
آنگاه که مردم برانگیخته شوند و راهها بسته شود ما درِ بهشت هستیم و باب حطه (ریزش گناه) خواهیم بود که همان باب سلامت است که هر کس به آن درآید نجات یابد و هر کس تخلف نماید هلاک گردد...ص 187
خدا برای آدمی فرشتهای نهاده تا مدفوع میکند، سر او را خم کرده تا به آن بنگرد...آ وقت میگوید: ای آدمیزاد این است آن چیزی که بر آن حرص میزدی...ص 191
همانا اهل بهشت به منزل شیعیان ما آن سان نگرند که انسان به ستارههای آسمان مینگرد...ص 193(در باب اینکه به جرء شیعیان کسان دیگری هم وارد بهشت میشوند)
به خاطر طمع دنیا و مال اندک و فانی؛ از ما دست نکشید زیرا هر کس دنیا را بر ما ترجیح دهد، افسوس در قیامت بزرگ باشد...ص 199
هرکه به مسلمانی سخنی گوید که مقصودش از آن آبروریزی او باشد؛ خداوندش در لجنزار دوزخ او را زندانی نماید تا از آنچه گفته دلیل و عذری ارائه نماید...ص 199
+هرکه به کودکی که خرد ندارد؛ نوشابه مستکنندهای بنوشاند؛ خداوندش در لجنزار دوزخ او را زندانی نماید تا از آنچه گفته دلیل و عذری ارائه نماید...ص 201
هرکه دنیاپرست شود و آن را بر آخرت مقدم بدارد، سرنوشت ناگواری خواهد داشت...ص 199
دوزخیان به وسیلهی زبانشان در دوزخ سرنگون میشوند...ص 201(در باب کم گویی مطرح گردد)
کسی از شیعیان ما نیست که مرتکب کاری شود که از آن بازش داشتهایم و نمیمیرد تا آنکه به بلایی دچار شده که با تحمل آن از گناهانش پاک گردد؛ این بلایا در مالش، جانش و یا فرزندش خواهد بود...ص 203
ای مالک! هرگز خود را به جنگ با خدا بسیج نکن که کیفر او را نتوانی برتافت و از عفو و بخشایش او هرگز بینیازی نخواهی یافت...ص 209
صدقه پنهان خطاها را پوشانده و خشم پروردگار متعال را خاموش میکند و صدقه آشکار مرگ بد را بازمیدارد...ص 247
هر کس خدا را فرمان برد آسوده است و شاداب؛ و هر کس خدا را فرمان نبرد، نومید و نادم و ناسالم خواهد بود.(خطبه دیباج)...ص 249
به راستی من؛ چون بهشت چیزی ندیدهام که خواهان آن به غفلت خفته باشد و مانند دوزخ نیز چیزی ندیدهام که گریزان از آن، به جای گریختن آسوده خاطر غنوده باشد.(خطبه دیباج)...ص 253
هیچ کاسبی را ندیدهام که پر سود تر از کسی باشد که برای روزی در تلاش است که اندوختهها در آن روز به کار میآید و هر نهانی در آن روز آشکار میشود.(خطبه دیباج)...ص 253
پس تا در این جهان هستید از آن چندان توشه بر گیرید که خویشتن را فردای قیامت اداره نمایید.
در باب متقین و آنان که از مرگ نمیترسند:
اگر نبود مدت عمری که خداوند برای آنان نگاشته، از فرط شوق ثواب و بیم عقاب، جانهایشان یک چشم بر هم زدن در تنهایشان درنگ نمیکرد.(خطبه متقین)...ص 265
فهم دین؛ ترس از مرگ را در پی دارد.(به همین دلیل اکثر مردم بی دیناند و لذا از مرگ گریزان)...ص 273
جزای خیانت در امانت ورود در دوزخ است...ص 291
از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: ویرانگر لذتها را بسیار یاد کنید...ص 297
پیامدهای پس از مرگ برای آن کس که مشمول غفران الهی نگردد، سختتر از خود مرگ خواهد بود...ص 299
دنیا خانه امتحان، گرفتاری و فانی شدن است و آخرت خانه باقی ماندن و پاداش دریافتن است...ص 301
به فرموده علی(ع) دنیا در کام شیرین است و در دیده سبز و خرم و در هالهای از خواهشهای نفسانی قرار گرفته و به جهت نقد بودنش دلپذیر و چشم نواز است و پر از آرزوهای دراز و دارای آرایش فریباست ولی شادی آن نپاید و از آسیبش امانی نباشد...ص 303
باران نرم آسایش دنیا بر کسی نبارید مگر آنکه غرش ابر بلایش بر او نهیب زد...ص 303
اگر یک سویش شیرین و گواراست سوی دیگرش تلخ و مرگبار است...ص 303
هر که در دنیاست جام فنا را سر خواهد کشید...ص 303
گوارای دنیا شور است و شیرین آن تلخ...ص 303
مبادا نقد بودن دنیا فریبتان دهد...ص 309
چهره خوب دنیا:
دنیا برای کسی که آن را راستگو انگارد، سرای راستی است و برای کسی که حقیقت آن را در یابد، خانه عافیت است و برای کسی که از آن توشه اندوخت، سرای توانگری است. دنیا سجدهگاه پیامبران خدا و فرودگاه وحی خدا و نمازگاه فرشتگان خدا و اقامتگاه دوستان خدا و بازارگاه اولیاءالله است. در آن کسب رحمت خدا کنند و سودشان بهشت است...ص 313
مقربون دارای 5 روح هستند:
1.روح القدس 2.روح ایمان 3.روح قوت 4.روح شهوت 5.روح بدن...ص 317
مؤمنان راستین، روح القدس را ندارند مابقی را دارند...ص 319
در اصحاب شمال؛ روح القدس و روح ایمان وجود ندارد...ص 321
عدم اعتقاد به ولایت، فرد را داخل در دوزخ کند...ص 321
پیامبر(ص): ای مردم؛ دروغ سازان بر من زیاد شدهاند، پس هر که بر عمد بر من دروغ بندد؛ جایگاه خود را به آتش برده است...ص 325
اطلاع حضرت امیر(ع) از تمام علوم قرآنی:(در باب معراج و وصی بعد از پیامبر(ص) از علوم غیب خبر میدهد ذکر شود)
آیهای بر پیامبر(ص) نازل نشد نه در شب نه در روز، نه درباره آسمان و زمین، نه دنیا و آخرت، نه بهشت و دوزخ، نه کوه و دشت، و نه نور و ظلمت جز اینکه آن را بر من فروخواند و به من دیکته کرد تا آنها را به دست خود نوشتم و تأویل، تفسیر، ناسخ، منسوخ، محکم، متشابه، خاص و عام قرآن را به من آموخت و یادم داد که در کجا نازل شده و درباره چه نازل گشته تا روز رستاخیز...ص 329
خردمند در پی 3 کار باشد:
1.بهسازی زندگی 2.گام برداشتن برای آخرت 3.کامجویی از لذتهای مشروع...ص 345
نزدیکترین شخص به خدا در محشر کیست؟ آنکه از خدا بیشتر ترسیده باشد.
محبوبترین شخص کیست؟ کسی که نسبت به خدا خوش کردارتر بوده است.
والا مقام ترین شخص کیست؟ آنکه مشتاقانه بیشتر کار کرده است.
گرامیترین شخص کیست؟ باتقواترین و پرهیزگارترین...ص 347
در شگفتم از مردمی که از خوراک به خاطر گزندش پرهیز میکنند چگونه از گناه به خاطر آتش دوزخ پرهیز نمیکنند...ص 347
منظور از ذکر خدا؛ یاد کردن خدا در امور حلال و به یاد داشتن خدا هنگام مواجه شدن با امور حرام است...ص 351
هرکه در دنیا به آنچه او را بس است خشنود باشد کمتر چیزی که در آن هست او را کفایت کند و هرکه به آنچه او را بس است خشنود نباشد در دنیا چیزی نیست که او را کفایت نماید...ص 351
پایههای کفر:
1.دلبستگی 2.ترسیدن 3.رنجیدگی 4.بر افروختگی...ص 353
مرگ رسوایی دنیاست که در این جهان برای هیچ دانایی، شادی و برای هیچ عاقلی لذتی باقی نگذاشته است...ص 355
رحمت خدا نصیب کسی باد که ...دیده به معاد دوزد و هر لحظه در انتظار مرگ باشد و برای آخرت کوشا باشد...ص 355
حضرت امیر(ع) در تسلیت به «اشعث بن قیس» در سوگ برادرش «عبدالرحمن» فرمود: اگر بیتابی نمایی حق عبدالرحمن را ادا کردهای و اگر شکیبایی ورزی حق الهی است که ادا کردهای...اشعث گفت: «انا لله و انا الیه راجعون»...ص 357
آیا آنان که از طراوت جوانی برخوردارند، چشم به راه چیزی پیریاند؟ و آنان که در شادابی و تندرستی به سر میبرند چشم به راه پیزی جر بیماریاند؟ و آنان که هنوز زنده و بر جایاند اندیشهای جز مرگ ناگهانی و فرارسیدن وفات و نزدیکی مرگ دارند؟...ص 359
بنده دامنه آرزو را نگستراند جز آنکه کردار برای آخرت را به فراموشی سپارد...ص 361
سروران مردم در دنیا؛ افراد سخاوتمند و در آخرت، تقواپیشگان هستند...ص 361
به راستی دنیا و آخرت دشمن جنگنده و دو راه گوناگوناند؛ دنیا و آخرت به مثابه مشرق و مغرباند و رهرو میان آن دو به یکی نزدیک شود از دیگری دور میشود...ص 363
هر که از قصاص بترسد دست از ستم به مردم بکشد...ص 371
مال و فرزندان کشت این جهاناند و عمل صالح کشت آن جهان و بسا باشد که خداوند این هر دو نعمت را نصیب مردمانی سازد...ص 373
دیروز پند است و امروز غنیمت و فردا معلوم نیست از آن کیست؛ فردا که پیش توست روز کوچیدن است؛ دارای غیبت طولانی است که تو به نزدش نرفته خود به سراغ تو خواهد آمد...ص 381
هر که به هنگام مصیبت بر زانو زند؛ پاداشش از بین میرود...ص 381
موعد مقرر مرگ؛ خود بهترین دژ و حرز است؛ زیرا هیچیک از مردم نیست مگر اینکه از جانب خداوند نگهبانانی او را همراهی کنند تا در چاه نیفتهد، یا دیواری بر سرش نریزد یا درندهای آسیبش نرساند و چون موعد مرگ فرانرسد، او را در برابر مرگ رها سازند...ص 389
سیری ناپذیری نفس به هر چیزی فقر است...ص 391
چشمهای که ارواح مؤمنان در آن مأوی گزینند «سلمی» نام دارد...ص 397
ده چیز سخت:
1.سنگ 2.آهن 3.آتش 4.آب 5.ابر 6.باد 7.فرشته مأمور فرستادن باد 8.فرشتهی مرگ (عزرائیل) 9.مرگ 10.فرمان خدا...ص 397
شرمساری در دنیا آسانتر از دوزخ رفتن است...ص 405
امام حسن(ع) در وصف یکی از برادران شایسته خویش میفرماید: او از دیدگاه من از همه مردم بزرگتر بود و اساس بزرگی او به دیده من، کوچکی دنیا در دیده او بود...ص 407
گویا آنچه ترسناک است با ورودی هولناک و فرودی ناشناخته و مزهای ناگوار در رسیده تا به جانهای شما در آویزد و میان شما و عمل فاصله اندازد؛ پس در عمر باقی مانده در سایه تندرستی خود چنان در انجام عمل نیک شتاب کنید که گویا ناگهان آن بر شما شبیخون خواهد زد و شما را از روی زمین به درون زمین خواهد کشاند...ص 417
ارواح مؤمنین در شب جمعه؛ زیر صخره بیتالمقدس که پایینترین مرتبه عرش خداست فرود آیند...ص 423
بهشت در جانب راست آن و دوزخ در جانب چپ صخره و در قعر زمین است...ص 423
غیبت خورش سگهای جهنم است...ص 427
مرگ تو را میجوید و نزدیک است که تو را دریابد...ص 433
از غافلانی که به زرق و برق دنیا روی آوردهاند نباشید...ص 437
آرایش دنیا فتنه انگیز و دلبستگی به آن گناه است...ص 479
قدرت و ثروت؛ انسان را از نزدیک بودن اجل غافل میکند...ص 479
ارزشمندترین مردم کسی است که دنیا را برای خود باارزش نداند...ص 489
حضرت علی(ع) بیماری را دید که بهبود یافته است؛ فرمود پاک کننده گناهان بر تو گوارا باد...ص 493
سود دهی ثروت برای جامعه کمال مردانگی است...ص 499
به جابر میفرماید: با شتاب در رهسپاری به سرای دیگر، دوستی خدا را بجوی...ص 503
روزی حضرت به جابر فرمود: به خدای سوگند، شب را اندوهناک و دل آشوب به صبح رساندم؛ جابر عرضه داشت: انبوه برای این دنیا؟ فرمود: نه، بلکه اندوه نگرانی از آخرت...ص 507
ای جابر چنان در دنیا سکنی گزین که گویا ساعتی در آن هستی و سپس راهی سرای دیگر خواهی شد یا که گویا ثروتی است که به خواب ببینی و بدان شاد و مسرور شوی؛ چون از خواب برخیزی در کفت چیزی نباشد...ص 509
ای جویای بهشت! چقدر خوابت طولانی و مرکبت آهسته و همتت ضعیف و ناتوان است. ای آتش گریز! چه شتابان مرکبت را به سوی دوزخ میتازی و چه پر تلاش اسباب فرورفتن در آتش را گرد هم میآوری...ص 515
پس چه کسی شنیده است نزدیکی دور و دوری نزدیک را و بنیانی ویران و آرامی بیمناک و مقیمی بیقرار و ماندگاری راهی شده را جز اهل قبور...ص 517
افسوس خورندهترین مردم در رستاخیز، بندهای است که عدالت را توصیف کند و آنگاه خود در حق دیگری بر خلاف عدالت عمل نماید...ص 531
صلهی رحم حساب روز جزا را آسان نماید و مرگ را عقب اندازد...ص 533
پیشینیان ما که ریشههای ما هستند، رفتهاند؛ ما که شاخههای آنانیم، نخواهیم ماند...ص 533
خدا بنده مؤمن را از دنیا پرهیز دهد همانطور که طبیب بیمار را پرهیز دهد...ص 535
همانا خداوند دنیا را به دوست و دشمن بدهد ولی دینش را جز به دوستدارش ندهد...ص 535
خطاب به عبدالله بن جندب: ای عبدالله! به طور قطع، ابلیس دامهای خود را در این سرای فریب گسترده و هدفش از آن جز دستیابی به دوستان ما نیست...آنان با خدا انس دارند و از آنچه خوشگذرانها به آن عادت کردهاند گریزاناند. به یقین اینان دوستان مناند که به خاطر آنها هر فتنهای ریشه کن شود و هر بلایی برطرف گردد...ص 537
ای پسر جندب! لازم است هر مسلمانی که با ما آشناست، در هر شبانهروز به ارزیابی خود پردازد و محاسبه نفس نماید. اگر در کارنامه خود کردار نیکی دید بر آن بیفزاید و اگر گناهی مشاهده کرد از آن آمرزش خواهد تا روز قیامت رسوا نگردد...ص 537
مادر حضرت سلیمان(ع) به او گفت: فرزندم! از خواب(زیاد) پرهیز نما، زیرا در آن روز که مردم به اعمال خود نیازمندند، تو را دست خالی گذارد...ص 539
ای پسر جندب! اگر دوست داری که به مرتبه همسایگی خداوند جلیل دست یابی و در کنار او و در بهشت مسکن داشته باشی، باید دنیا به دیده تو خوار باشد و مرگ را مدنظر خود سازی...ص 543
خدای جلیل و عزیز تمام نیکی را در بهشت و تمام بدی را در دوزخ قرار داده است چرا که آن دو جاودانهاند...ص 549
به قول امام صادق(ع) عدهای جامه بیاعتنایی بر تن کرده، گردنبند هواپرستی بر گردن آویخته، دنبالرو شهوات گشته و دنیا را به آخرت ترجیح دادهاند و با این حال و روز وخیم، آرزوی باغهای بهشتی را در سر دارند! سزاوار نیست چنین شخصی که کردارش مانند تبهکاران است به جایگاه نیکان چشم طمع دوزد...ص 549
خداوند؛ قدرتنمایی که اظهار بزرگی میکند در روز قیامت زبون و خوار سازد. هرکه در این دنیا حرمت الهی را بشکند، خداوند؛ بین او و بهشت، لذت، نعمت و کرامتش که برای اهل بهشت ابدی و جاودانه ساخته است، برای همیشه جدایی افکند که هرگز به آنها دست نیابد...ص 565
3 چیز است که هرکه به آنها دست آویزد به آرزوهای دنیوی و اخروی خود دست یابد:
1.پناه بردن به خدا 2.خرسند بودن به قضای خدا 3.خوش بین بودن به خدا...ص 567
توانگری در 3 چیز است:
1.قناعت 2.قطع امید از مال و منال مردم 3.ترک زیاده طلبی...ص 571
زن ذلیلی موجب تباهی دین و دنیا میشود...ص 575
هر کس دنیا را به ناحق خواهد از آخرت به حق محروم شود...ص 579
خردمند 3 چیز را در هیچ شرایطی فراموش نمیکند:
1.فناپذیر بودن دنیا 2.دگرگونی احوال 3.آسیبهای امان پذیر...ص 585
حقیقت ایمان در گروی 3 چیز است:
1.فهم عمیق دین 2.برنامهریزی خوب در زندگانی 3.شکیبایی در پیشامدهای ناگوار...ص 587
معنی کفر همان نافرمانی است که از راه سرپیچی و انکار و سبک شمردن و بیاعتنایی نسبت به هر چیز کوچک و بزرگ صورت میگیرد..هر کس از هر آیین و گروهی اگر راه و روش او مطابق این توضیحات باشد، به طور قطع کافر است...ص 595
معنی شرک؛ همان پایبند بودن به هر گناهی است که خداوند به آن نافرمانی شود، خواه آن گناه کوچک باشد و خواه بزرگ؛ به هر صورت مرتکب چنان گناهی مشرک است...ص 595
کسی که بفهمد نجیب میشود...ص 645
امیر مؤمنان(ع) میفرماید: در زندگی جز برای این دو مرد خیر نباشد:
1.مردی که هر روز بر نیکوکاری افزاید. 2.مردی که با توبه، برای مرگش آماده شود...ص 645
برای 3 کس امید نجات نیست:
1.همنشین فرمانروای ستمپیشه 2.هوسباز 3.فاسق آشکار کننده فسق...ص 647
دلبستگی به دنیا موجب غم و اندوه شود و دل نبستن به دنیا آسودگی روحی و جسمی آورد...ص 649
خوش زیستن؛ داشتن خانهای اجارهای و نانی خریدنی است...ص 649
آنگاه که کار دنیایت نیکو گردید به (صحت) دینت بدبین شو...ص 653
هر کس هنگام خشم، رغبت، ترس و شهوت؛ خودش را نگه دارد، خداوند جسمش را بر آتش حرام کند...ص 655
اندازه یقین این است که از چیزی جز خدا نترسی...ص 655
آنکه از خدا بیم داشته باشد، نفس او از دنیا دست بر کشد...ص 657
هر کس دلبسته دنیا شود در 3 صفت اسیر گردد:
1.اندوهی که به پایان نرسد. 2.آرزویی که به دست نیاید. 3.امیدی که به آن نتوان رسید...ص 667
خداوند دری از دنیا را به روی بنده نگشاید جز آنکه دو در از درهای زیادهخواهی را بر او گشاید...ص 673
از امام صادق(ع) سؤال شد بنده چه هنگام آسودگی یابد؟ فرمود: در نخستین روزی که به بهشت رود...ص 675
لقمان به پسرش گفت: از خدای آنگونه هراسان باش که اگر نیکی همه جن و انس را به درگاهش ببری باز هم تو را عذاب کند و به خدای آنگونه امید داشته باش که چون گناهان جن و انس را به درگاهش ببری از تو درگذرد...ص 683
مصیبتی را که شکیب آن به تو داده شده و به خاطر آن مصیبت پاداشی از جانب خداوند بر تو لازم شده را مصیبت مشماری؛ براستی مصیبت آن است که با پیش آمدن آن، مصیبت زده با ناشکیبایی، از اجر و پاداش مصیبت محروم ماند...ص 685
محبوبترین مؤمنان در پیشگاه خداوند کسی است که مؤمن تنگدست را در نیازهای دنیوی و مخارجش یاری کند و نیز آن کس که یاری کند و سود رساند و ناخوشایندی را از مؤمنان دور سازد....ص 685
صلهی رحم، حساب روز جزا را آسان نماید...ص 685
به راستی که مؤمنان بر دنیا تکیه نزنند و از پیشامد رستاخیز آسوده نباشند...ص 689
اهل دنیا فراموش پیشهاند...ص 689
یونس به امام صادق(ع) عرض کرد: فرمانپذیری من از شما و آنچه از حق شما را که خدای بر من شناسانده برای من محبوبتر از تمامی دنیاست. یونس میگوید پس از پایان سخن؛ آثار را در امام(ع) دیدم. آنگاه امام(ع) فرمود: ای یونس! ما را نادرست قیاس کردی. دنیا و آنچه در آن است چیست؟ آیا جز جلوگیری از سرما و گرما و پوشاندن عورتی است؟ و حال آنکه تو با دوستداری ما به زندگی جاودان دست یافتهای...ص 695
از نشانههای روزگار فرصت ربایی است و راه و رسم زمانه، از دست دادن فرصت است...ص 697
امام صادق(ع) هنگام مصیبت میفرمود: سپاس خدایی را که مصیبتی در دین من نیفکند...ص 697
لقمان به پسرش گفت: به راستی دنیا دریایی عمیق است که مردمی بسیار در آن غرقهاند...ص 703
هرکه به خدای تعالی بیاندیشد از اهل دنیا و مشتاقان به آن دوری جوید و به آنچه نزد پروردگارش باشد مشتاق گردد...ص 705
رها کردن دنیا فضیلت است...ص 705
خوش اخلاقی موجب طول عمر است...ص 707
خطاب به هشام: همانطور که دنیاپرستان حکمت را برای شما واگذاشتند شما نیز دنیا را برای آنان واگذارید...ص 709
جسمهای شما را بهایی جز بهشت نباشد، پس آنها را به چیز دیگری نفروشید...ص 709
امام علی(ع): تنگ نظر به بهشت و سخاوت ورز به دوزخ در نیاید...ص 711
ای هشام! خدا رحمت کند کسی را که...مرگ و پوسیدگی بدن را یاد آورد و بداند که بهشت در میانه ناخوشایندیها و دوزخ در میانه شهوتهاست...ص 711خداوند از خشمگیری در روز رستاخیز جلوگیری میکند برای کسی که:
1.از ریختن آبروی مردم خودداری کند. 2.از خشمگیری بر مردم خودداری کند...ص 711
زمانه طولانی است اما برای مردمش کوتاه است...ص 711
امام زینالعابدین(ع): آنچه در شرق و غرب و آنچه خورشید بر آن تابیده را نزد دوستداران خدا همچون سایه میداند...ص 713
مسیح(ع) به حواریون: ای بندگان بد! بلندی نخل شما را به هراس میاندازد و خار و سختی بالاروی از آن را به یاد میآورید و شیرینی و منافع ثمره نخل را از یاد میبرید؛ همینطور سختی کار آخرت را به یاد میآورید و روز فرارسیدنش بر شما طولانی میآید و نعمت و روشنی و سودی که به آنها دست مییابید را از یاد میبرید...ص 713
مسیح(ع) به حواریون: به راستی بیقرار ترین شما هنگامه مصیبت؛ دنیا دوست ترین شما و همانا بردبارترین شما هنگامه مصیبت پارساترین شما در دنیاست...ص 715
حیا از ایمان است و ایمان در بهشت؛ بیحیایی از درشتی است و درشتی در دوزخ است...ص 719
ای هشام! مرد مؤمن نباشد تا اینکه هراسناکِ امیدوار باشد و هراسناکِ امیدوار نباشد تا اینکه به آنچه هراس و امید دارد عمل نماید...ص 719