فاطمه امینالرعایا
هنرمندان به واسطه موقعیت و جایگاه خاصی که در جوامع گوناگون دارند، میتوانند کارکردهایی افزون بر تواناییهای هنری و تخصصی خود داشته باشند. خصوصا در روزگار امروز که با کمک اینترنت و فضای مجازی امکان ارتباط بیواسطه بین افراد فراهم شده، این کارکردها جلوهای پررنگتر پیدا کردهاند. هر از چند گاهی در گوشهای از جهان میبینیم که گروهی از هنرمندان نسبت به یک اتفاق اجتماعی، سیاسی و... واکنش نشان دادهاند که البته در بسیاری از موارد هم به واسطه دنبال شدن اخبارشان توسط مردم عادی توانستهاند بر افکار عمومی تاثیرگذار بگذارند.
زبان صلح هنر در مقابل جنگ
حتما این عبارت معروف «هنر برای هنر» را شنیدهاید اما در مقابل عبارت دیگری هم وجود دارد که معتقد است «هنر برای مردم» است. از این عبارت البته میتوان برداشتهای گوناگون داشت. هنر گرچه همیشه به دنبال خلق زیبایی است اما در بسیاری موارد هنرمند در پس این زیبایی به دنبال دسیابی به اهدافی والاتر است. هنر ابزاری موثر برای تاثیرگذاری و مقابله با زشتیهایی مثل جنگ است. عکسهای بسیار تاثیرگذاری وجود دارند که حتی توانستهاند سرنوشت بسیاری از جنگافروزان را با بیدار کردن افکار عمومی تغییر دهند. به عنوان مثال عکسی از اِدی آدامز که جایزه پولیتزر را نیز ازآن خود کرد، یکی از معروفترین عکسهای جنگی تمام دوران است. در این عکس مردی که اسلحه در دست دارد، ژنرال نگویان لون، رئیس پلیس ملی جمهوری ویتنام در آن سالها است و مردی که قرار است به زودی بمیرد، سرباز ویت کنگی، نگویان وان لیم. داستان از این قرار بود که زندانی نزدیک خندقی با اجساد 34 افسر پلیس و وابستگان آنها پیدا شد؛ از جمله وابستگان ژنرال … غوغا و همهمهای که این عکس ایجاد کرد، تصویری که ارزش هزار کلمه را دارد. این عکس به سرعت تبدیل به نماد ضد جنگ شد؛ آدامز درباره این عکس گفت: «من ژنرال را با این عکس کشتم...» اعتراضات ضد جنگ پس از انتشار این عکس آنقدر بالا گرفت که نیکسون رئیسجمهوری وقت آمریکا دستور خروج واحدهای زمینی این کشور از ویتنام را صادر کرد. همین چند سال پیش هم تصویری از یک کودک غرقشده در ساحل باعث ایجاد موجی بین مردم شد. این عکس کودک مهاجر سوری «آیلان» از شهر جنگزده «کوبانی» را نشان میداد که در ساحل بدروم ترکیه به خواب ابدی فرو رفته و یک مامور گارد مرزی بالای سر او ایستاده بود.
همینطور فیلم دیکتاتور بزرگ که در سال 1940 توسط مشهورترین هنرمند سینما یعنی چارلی چاپلین ساخته شد، اثری ضد نازی بود. این فیلم درمورد دیکتاتوری اروپایی و درواقع تاریخچه زندگی آدنوید هینکل، دیکتاتور کشور خیالی تامانیا است که دست به قتل عام یهودیها میزند و اروپا را درگیر جنگ میکند. برخی این فیلم را نپسندیدند و برخی جنبه سیاسی آن را جدی و برخی آن را به قدر کافی جدی نگرفتند. در سال 1940 که نازیها و فاشیستها دنیا را عرصه تاخت و تاز خود میدیدند، چاپلین با این فیلم به تقبیح آنان پرداخت و البته منفور آنان شد.
امروز هم کم نیستند آثار ضدجنگی که در گوشه و کنار جهان در مزمت جنگ و سلطهگری ساخته میشوند و تلاش میکنند تا افکار عمومی را بیدار کنند تا جنگطلبان نتوانند به راحتی به کشتار مردم بیدفاع اقدام کنند.
تاثیر هنرمند فارغ از هنر
گرچه هنر خود به تنهایی میتواند به عنوان سلاحی برای مقابله با ناهنجاریها به کار رود اما در دنیای امروز، هنرمندان خود تبدیل به گروههای مرجع شدهاند که حتی بدون ساخت اثر هم میتوانند تنها با کلام و نوشتهای بر افکار مردم تاثیر بگذارند. در کشور خودمان هم بارها و بارها شاهد چنین اتفاقاتی بودهایم. شاید کمپینهایی که توسط هنرمندان، ورزشکاران و افراد برجسته در جامعه برای جمعآوری کمکهای مردمی نمونههای خوبی برای این تاثیرگذاریها باشند. در زلزله کرمانشاه که سال 96 اتفاق افتاد، گروههای مختلف هنری با دعوت از مردم توانستند کمکهای مردمی بسیاری را جمعآوری کنند که امروز با همان کمکها در آن مناطق، برای مردم خانه، مدرسه و... ساخته شده است. به عنوان مثال میتوان از کمکهای مالیای که به درخواست علی دایی جمعآوری شد، اشاره کرد. همینطور در سیلی که اوایل امسال گوشه و کنار کشور را درنوردید با کمکهای مردمی کمی از دردهای مردم سیلزده التیام پیدا کرد.
همینطور کمپینهایی برای پیدا شدن کودکان گمشده نیز در چند وقت اخیر بهراه افتاد که در برخی موارد موفقیتآمیز بودند و کودک به آغوش خانواده بازگشت. البته همیشه هم کمپینها موفقیتآمیز نیستند و تنها قرار است صدای اعتراض نسبت به موضوعی خاص را به گوش افرادی برسانند. به عنوان مثال در آبانماه سال گذشته کمپینی با عنوان «همصدایی در برابر تحریم» توسط جمعی از هنرمندان شکل گرفت که در آن هنرمندان به تحریمهای دولت آمریکا علیه ایران واکنش نشان دادند. کمپینی که در کمتر از چند روز توانست بیش از 14 هزار نفر را همگام کند. در بخشی از این بیانیه آمده بود: «سیاستگذاران دیر یا زود میروند، اما فجایع حاصل از عملکرد غلط آنها جهانی را میسازد که ما و شما و فرزندانمان در طول تاریخِ پیشِ رو، دست به گریبانِ کابوسِ آن خواهیم بود». گرچه این کمپین با همراهی بسیاری از مردم روبهرو شد اما برخی نیز به شدت بر آن تاختند. به عنوان مثال یکی از کاربران در توئیتر نوشت: «نانبهنرخروزخوران یا همان هنرمندان در این مدت چشم مردم به استوریتان و پستهای مزخرفتان خشک شد دریغ از یک حمایت از مردم، دریغ از کوچکترین اعتراضی به بدبختیمان...» کاربر دیگری نوشت: «وقتی چندی پیش خبر احتکار دارو توسط دختر نعمتزاده رسانهای شد، این هنرمندان مردمی صدایی ازشون در اومد؟ وقتی دو روز پیش وزارت بهداشت داروهای شیمیدرمانی خارجی رو از پوشش بیمه خارج کرد تا از داروهای تولید داخل بیکیفیت حمایت کنه، صدایی از اینا در اومد؟ خیر». کامنتهای پستهای این هنرمندان هم به محل جدال موافقان و مخالفان این کمپین تبدیل شده است. کاربری در یکی از کامنتها نوشت: «شما لازم نکرده تو منزل لاکچریتون کنار شومینه پس از میل کردن قهوه واسه مردم تصمیم بگیری. شماهایی که هزینه یه سرویس دورهای ماشینتون برابر با حقوق نگرفته چند ماه یه کارگره. پس همین اندک احترامی که شما سلبریتیها بین مردم عوام دارید رو از بین نبرید. شما بهتره به فکر عکس گرفتن با افراد سیاسی باشی».
به تازگی با حمله اردوغان به شمال سوریه و منطقه کردنشین این کشور، بار دیگر موجی از مخالفت در برابر جنگ از سوی هنرمندان به راه افتاده است. روز گذشته جمع 106 نفری از نویسندگان و اهالی سینما در نامهای خطاب به نویسندگان، سینماگران و هنرمندان «سرزمین دوست و همسایه ترکیه» نامهای نوشتهاند. در این نامه آمده است: «چند روز از آغاز جنگی ویرانگر میگذرد. جنگی که مجامع بینالمللی از وقوع آن آگاه بوده و منابع رسمی فاش کردهاند که اردوغان آنان را از جزئیات حمله مطلع کرده است. به نظر میرسد که هدف سهم خواهی بد هنگام، از سرزمینی جنگ دیده و نیمه ویران است. این بدان معناست که شرارت، زشتی و سیاهی با ساز و کاری به ظاهر قانونی درپی کسب مشروعیت است. این چهره دیپلماسی زشت کردار عصر ما است: هجوم بیامان و سازمانیافته به مردمی بیپناه و فاقد امکانات. یک نابرابری آشکار و بیعدالتی محض. این یک نسلکشی به بهانه صلح است؛ آغاز هیچ جنگی عادلانه نیست؛ فقط صلح عادلانه است. این چیزی جز هجوم وحشیانه به زندگی نیست. یک تجاوز آشکار به کودکی، به عاشقی، به صلح و آرامش است. صدهزار آواره، دهها کشته و صدها مجروح آمار اولیه این فاجعه است ... دوستان ما، دولت اردوغان فرصت این را یافت تا نظر مساعد و همراهی و سکوت همدستان را برای آغاز جنگی اشغالگرانه و خونین جلب کند، آیا ملت و نخبگان ترکیه نیز این مجال را مییابند تا از مردمان سراسر جهان، آغاز صلح و پایان جنگ را پرسش کنند؟ آیا ملت و نخبگان ترکیه موافق این نسلکشی و کوچ اجباری ملتی بی پناه هستند؟ آیا مردم اروپا و آسیا در برابر این تهاجم خاموش خواهند ماند؟ آنچه امروز در خیابانهای اکثر کشورها شاهد بودیم مخالفت جدی با اشغالگری و توسعهطلبی افراطی است. هم اکنون که در حال نگارش این پیام هستیم صدها تن غیرنظامی، کودک و زن و مردان سالخورده در حال جان دادن هستند و یا آواره دشت و بیابان شدهاند ... این آن چیزی است که ملت ترکیه میخواهد؟! شما به نمایندگی از تاریخ فرهنگ دین و تمدن ترکیه، وظیفه مهار ماشین جنگی و توسعهطلبی جنونآمیز و مرگبار را دارید. این رسالت واقعی ما و شما است. بگذارید ترکیه نو را با آثار درخشان ادبیاتش، با موسیقیهای دلانگیز هنرمندانش، با صدای دلنشین خوانندگانش، با استانبول و شبهای جادوییاش، با معماری سحرانگیز و مهربانی و میزبانی گرم مردمانش و با شور و زندگی که در خیابانهایش جاری است بیاد بیاوریم. جنگ این یادآوریهای زیبای فرهنگ و تمدن شما را به کناری میراند و جز کشتار و خونریزی و آوارگی میراثی بر جای نخواهد گذاشت. دوستان، ماشین جنگی اردوغان را متوقف کنید. فاجعهای رخ داده است. جنایتی هولناک و تاریخی در حال شکلگیری است. قدرت واقعی شما هستید. صلح و آرامش و زندگی در پناه زیباییها را به منطقه برگردانید. این کار شما است. ما همراه شما هستیم....»
گرچه اینگونه پیامها اقدامی مثبت جهت همراهی با مظلومان است اما شاید گاهی باید اقدامی علمیتر در اینگونه موارد انجام داد، مشابه آنچه کیهان کلهر، موسیقیدان ایرانی که چهرهای بینالمللی دارد درپیش گرفت. او در اعتراض به این کشتار فجیع، کنسرت خود را در استانبول لغو کرد تا پیامی واضح به جهان مخابره کند. مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 275 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:11