✔ تمرین و مشارکت در بحث ✔ دعوت به گفتگو ✔ مدیریت زمان
رولف دوبلی در کتاب هنر خوب زندگی کردن فصلی را به اثر معکوس اختصاص داده و پرسیده است: «چرا چیزهایی که قرار است برای ما زمان بخرند، معمولاً وقتمان را تلف میکنند؟» (عنوان این فصل در نسخهی انگلیسی Counter-productivity است).
او استدلال و ادعای خود را بر پایهی دو مثال اصلی بنا کرده است.
نخستین مثال، مربوط به خودروها است:
اتومبیل بدون تردید در قیاس با پیادهروی یا کالسکهسواری، به لحاظ کارایی یک گام بلندِ رو به جلو به حساب میآمد.
بهجای سلانهسلانه پیاده رفتن با سرعت ۶/۵ کیلومتر در ساعت یا بالا رفتن از تپه و پایین آمدن از دره با سرعت ۱۶ کیلومتر در ساعت، امروزه میتوانید به راحتی و بدون هیچ زحمتی با سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت در اتوبان (در کشور آلمان) حرکت کنید.
حتا با در نظر گرفتن چراغقرمزهایی که سر راه ظاهر میشوند، فکر میکنید میانگین سرعت اتومبیلتان چقدر است؟ قبل از اینکه ادامهی متن را بخوانید، تخمینتان را بنویسید.
محاسبهتان را چگونه انجام دادید؟ از قرار معلوم تعداد کل کیلومترهای سالانهی رانندگیتان را بر تعداد ساعات راندن در جادهها تقسیم کردید. این عددی است که کامپیوتر نصب شده در داخل ماشینتان هم میتواند نشان دهد. ماشین من، سرعت ۴۸ کیلومتر در ساعت را محاسبه میکند.
اما این محاسبات اشتباه است. چند عامل دیگر را هم باید مد نظر قرار داد:
- تعداد ساعاتی که باید کار کنید تا این ماشین را بخرید؛
- تعداد ساعاتی که باید کار کنید تا پول بیمه، نگهداری، بنزین و قبض جریمهی پارک ممنوع را پرداخت کنید؛
- زمانی که برای رفتن به سر کار و انجام دو مورد قبل صرف میکنید که این شامل گیر کردن در ترافیک هم میشود.
ایوان ایلیچ، کشیش کاتولیک، چنین محاسبهای را برای تمام خودروها در آمریکا انجام داد. نتیجه؟ یک اتومبیل آمریکایی میانگین سرعتی معادل شش کیلومتر در ساعت دارد.
روبلی با طرح این محاسبات نتیجه میگیرد که بسیاری از تکنولوژیهایی که قرار است پول و زمان ما را ذخیره کنند، در عمل چنین نمیکنند. به شرطی که دقیق باشید و تمام هزینههای جانبی آنها را در محاسبات خود لحاظ کنید.
او به مثال خودرو اکتفا نمیکند و ایمیل را هم به عنوان دومین مثال خود مطرح میکند.
ایمیل – اگر آن را مستقل در نظر بگیرید – یک اتفاق بزرگ است. نامه یا پیامی را که باید روزها طول میکشید تا از مبداء به مقصد برسد، در کسری از ثانیه جابهجا میکند و در اختیار گیرنده قرار میدهد. بنابراین به نظر میرسد که این ابزار، توانسته باعث صرفهجویی در زمان و هزینهها شود.
اما اگر مدت زمانی را که مجبور هستید به ایمیلهای کماهمیت پاسخ دهید (یا دستکم آنها را بخوانید)، و نیز مدت زمان جستجوی ایمیلهای مهم از درون صدها ایمیل اسپم را در نظر بگیرید، متوجه میشوید که تکنولوژی ایمیل آنقدرها هم در وقت شما صرفهجویی نکرده است.
روبلی در نهایت نتیجه میگیرد که:
تکنولوژی که معمولاً پدیدهای نویدبخش قلمداد میشود، اغلب اثر معکوس روی کیفیت زندگی میگذارد. یک قانون اصلی زندگی خوب این است که اگر چیزی واقعاً به شما کمک نمیکند، بدون آن هم به مشکل برنخواهید خورد.
این نکته دربارهی تکنولوژی بهطور مضاعف صدق میکند. دفعهی بعد به جای اینکه به سراغ نزدیکترین گجت بروید، سعی کنید مغزتان را بهکار بیندازید.
بسیاری از کسانی که به مدیریت زمان فکر کردهاند و برای آن وقت گذاشتهاند، در مقطعی به این دغدغهی رولف دوبلی هم رسیدهاند: آیا ابزارها واقعاً کارایی ما را افزایش میدهند؟
این دغدغه آنقدر مهم است که مناسب دیدیم آن را در قالب #دعوت به گفتگو به بحث بگذاریم تا تجربیات و دیدگاههای مختلف دربارهی آن مطرح شود.
فقط دقت کنید که حرفهای دوبلی را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد: یکی استدلال او و دیگری نتیجهای که مطرح میکند.
ممکن است شما نتیجه را قبول داشته باشید، اما منطق استدلالی او را نپذیرید. یا اینکه اساساً چنین ادعایی را نادرست بدانید و آن را نوعی نگاه واپسگرایانه و مخالف با پیشرفت قلمداد کنید.
بنابراین میتوان دربارهی موضوعات زیر بحث کرد:
- آیا استدلال دوبلی در مورد خودرو یا ایمیل را میپذیرید؟
- آیا شما هم بر این باور هستید که بسیاری از ابزارها [و شاید تکنیکها]یی که با هدف افزایش کارایی و مدیریت بهتر زمان طراحی شدهاند، اثر معکوس دارند؟
- در صورتی که اثر معکوس را میپذیرید، چه مثالهایی در ذهن دارید؟ کجاها استفاده از ابزار باعث شده که کارایی و سرعت عملکرد شما کاهش پیدا کند؟
شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشتهاید.
برخی از دوستان متممی که به این درس علاقه مندند: ، ، ، ،
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت زمان به شما پیشنهاد میکند:
سری مطالب حوزه مدیریت زمان
مطالب برگزیده...
ما را در سایت مطالب برگزیده دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : جواد رمضانی بازدید : 385 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 4:48