دل من
دل من
دل من هرزه نـبـود …
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا !!!
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت،
که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری،
که تو هر روز آن را به کناری بزنی …
دل من ساکن دیوار و دری،
که تو هر روز از آن می گـذری .
دل من ساکن دستان تو بود.
دل من گوشه یک باغـچه بـود،
که تو هر روز به آن می نگری.
راستی،دل من را دیدی…؟!
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا !!!
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت،
که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری،
که تو هر روز آن را به کناری بزنی …
دل من ساکن دیوار و دری،
که تو هر روز از آن می گـذری .
دل من ساکن دستان تو بود.
دل من گوشه یک باغـچه بـود،
که تو هر روز به آن می نگری.
راستی،دل من را دیدی…؟!
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |