آفرین آفرین آفرین به چه کسی؟!
آفرین آفرین آفرین به چه کسی؟!
جمعه 95/2/17 روز شلوغی برای شهر زیر زمینی بود.آدم ها از شهرهای مختلف از اویی بازدید کردند. خیلی جالبه بعضی آدم ها را می بینیم که طرز فکر و برداشت متفاوتی از اویی دارند.
یک نفر بعد از توضیحاتم می گفت اینجا قنات هست.
گفتم:در سه طبقه با این همه اتاق و ارتفاعات مختلف از سطح زمین می توان گفت قنات هست؟گفتم ما قنات در عمق پایین تر داریم و رفت
دیگری آمد گفت: این جا زندان است.
گفتم :این همه زندان برای چه؟ می دانید وسعت این فضا زیاد است و لازم نبوده زندان داشته باشند .
یک خانم از راهرو اتاقها را می دید و می گفت: اینجا بازارچه بوده است؟
لبخندی زدم قبل از آنکه چیزی بگویم خانم بغلی گفت: نه این جا پناهگاه بوده بیکار نبودند این همه زمین را بکنند بازارچه درست کنند.
ولی از همه جالب تر خانمی از راهرو به طرف اتاق مشورت می آمد و بلند می گفت: آفرین، آفرین ، آفرین من خیلی خوشحال شدم گفتم حتما می خواهد به من بگوید آفرین که راهنما هستی آماده بودم تشکر کنم ولی قبلش گفتم برای چی؟ گفت برای اینجا به کسانی که اینجا را کندند. چندین مرتبه بلند این جمله را گفت: روحشان شاد.
من خیلی بیشتر خوشحال شدم چون او کسی بود که اهمیت اینجا را درک کرده بود و متوجه بود بشر به سادگی قادر به خلق این دستکند نبوده است و از همه مهمتر برای آنها آرزوی شادی روان داشت.
کمتر کسی را دیدم به این موضوع فکر کند وبرای آدم هایی که قرن ها پیش اثری به جا گذاشتند که بخشی از تاریخ ،تمدن وفرهنگ ماست دعا کند.
برای من راهنما بودن برای این چنین گردشگرانی بسیار لذت بخش بود.