سکوی اصالت و قدمت
سکوی اصالت و قدمت
از جمله سوالهایی که می پرسند:
چه چیزهایی پیدا کردید؟
گنج هم اینجا بوده است؟
این جا شهر کوتوله ها بوده است؟
چند نفر اینجا زندگی می کرده اند؟
چه کسی ساخته است؟
این سوالها معمولا در ابتدای راه بسیار پرسیده می شود ولی بعد از اینکه در مورد علت ناشناخته بودن و فراموش شدن شهرزیرزمینی توضیح می دهیم این سوالها تا حدودی کم می شود.
سکویی در اتاق مشورت به طول یک در یک متربا ارتفاع نیم متر وجود دارد.
این سکو رسوبات سیلاب هایی است که در اوایل این قرن وارد شهر نوش آباد شده و این فضاها را پر کرده است. مردم بعد از سیل دچار قحطی می شوند قحطی ها و شیوع بیماری های واگیردار مردم را به کام مرگ می کشاند و یا باعث مهاجرت و کم شدن جمعیت می شود.
قدیمی های نوش آباد تعریف می کنند چگونه پدرانشان شاهد جان باختن مردم گرسنه در دالان های مسجد جامع بودند تنها کسانی که توانستند تحمل کنند و خودشان را به بهار برسانند زنده ماندند.
ترحم در نگاه گردشگران دیده می شود و سکوت فضا را پر کرده است فقط گوش می کنند تا ادامه ماجرا را بشنوند دردناک است که حدود نیم قرن این فضاها به علت بی اطلاعی اهالی بی اهمیت تلقی می شود و گفته های افراد قدیمی چیزی جز توهم و خیال پندار نمی شود.
برای مردم باور این مطلب که زیر خانه هایشان چندین کیلومتر فضای خالی وجود دارد دشوار بوده است. چنانکه وقتی فضایی مشاهده می شد آن را محدود می پنداشتند و به دخمه های اسرارآمیزمشهور می شد.
یا اگر مسیری طولانی می دیدند آن را به قنات نسبت می دادند.
این ماجرا ادامه داشت تا اینکه ورودی های یک و دو توسط اهالی به صورت اتفاقی از طریق چاه پیدا می شود وبه معمای بزرگی پی برده می شود که توهم و خیال را به واقعیت تبدیل می کند.
آنچه که از شهرزیرزمینی تا به حال دیده شده چهار کیلومتر مساحت در سه سطح می باشد که به عنوان بزرگترین شهرزیرزمینی جهان شناخته شده است.
تلاش گذشتگان را باید تحسین کرد آنان که با دست های خالی ولی با اراده های فولادین در طول قرنها این خاک سخت را کندند و باعث افتخار شهرشان شدند.
مردمی که قناتی بودنند.
مردمی که صلح طلب و خواستار آرامش بودنند.
گردشگران برای آنها دست می زنند در حالی که در نگاهشان انتظار و اشتیاق برای دیدن ورودی های دیگر موج می زند.