قول چهارم
قول چهارم
دیگه احساس بدبختی نمیکنم
حالم خوبه
فکر میکنم دارم کم کم آروم میشم. دلم روشن بود خدا جواب زجه های منو میده و تنهام نمیذاره.
اتفاق خوبی در راهه.
دارم میرم مشهدالرضا...میخوام یه قول دیگه به آقام بدم...دارم یک سفر یک روزه میرم که پابوس امام باشم ویه قول دیگه به امامم بدم...
امامم میدونه که...من باوفام.
به قولی که بدم حتمااااا عمل میکنم.
شاید قول چهارم من به امام رئوفم، دریچه ی تازه ای رو برای زندگی من باز کنه
شاید نه، حتما اینطوره
آره
حتما اینطوره...شک ندارم.
خدایا بازم متشکرم که خدایی میکنی...
تو خیلی قشنگ خدایی میکنی.
میشه کمکم کنی منم قشنگ بندگی کنم؟
قول چهارم من به امام رئوفم منو خیلی بیش از قبل به تو نزدیک میکنه.
کمکم کن مثل همیشه
دوستت دارم حضرت عشق
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |