بالاخره ثبت نام انجام شد
بالاخره ثبت نام انجام شد
یه پا خانوم خونه ای برا خودت عسیسمممم
هرچی من تنبلم تو کاری ای خخخ
___
تاریخ 20
صبح یه تاخیر بیست دقیقه ای رفتم سر جلسه
زنگ رو زده بودن
نرفتیم
معاون عصبی شد درو قفل کرد بازم نمیکرد
منم خیال راحت داشتم صبحونه میخوردم
میخوندم میخندیدم
مدیر در حال انفجار اومد
و با داد و بیداد به ما گوشزد کرد خیلی چیزا رو
رفت عین اسگل میخندیدیم با فاطمه
یهو اومد داد زد پاچه گرفت من انقدر حرف زدم و باز میخندید
هرکس میخنده میخاد شهریوری بشه بره اونور بقیه تعهد بدن برن سر جلسه
نه اینکه قد بلندی و هیکل درشتی ندارم فرز بدون تعهد از زیر دست بچه ها رفتم
امتحان فوق العاده ژوون بود
بعدم رفتیم کافی نت
دو ساعت اونجا بودیم
شانس که نداریم
یبار نت قطع شد
سیستم هنگ کرد
کدمو اشتباه زده بود
تا ویرایش کنه و یه تغییراتیو بده
دوساعت شد
با زهرا پیاده اومدیم
یهنییییی پختیماااا
خورشید خانوم لامصب میتابونه در حد لالیگا
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |