تعليم و تربيت از ديدگاه امام محمد غزالي طوسي
تعليم و تربيت از ديدگاه امام محمد غزالي طوسي
غزالي در مورد تعليم و تربيت مطالب مهمي گفته و هدف تعليم و تربيت را سعادت دين و دنيا و خشنودي پروردگار متعال، تهذيب نفس و اخلاق و تسلط بر نفس و احياي شريعت نبوي دانسته است و تعليم و تربيت را نوعي تدبير نفس و باطن از طريق اعتذال بخشي تدريجي به قوا و تمايلات به وسيله معرفت، رياضت و استمرار و براي نيل به انس و قرب الهي ميداند و به عبارتي تربيت امري است كاملاً اخلاقي و عبادي كه از راه تعادل بين غرايز و كنترل آنها توسط عقل ميسر ميشود و ايجاد اخلاق نيكو در كودك و نوجوان ميداند و معتقد بوده كه كودك نبايد از بازي منع شود كه در آن صورت باعث كسالت و دلمردگي و از بين رفتن اعتياد و نشاط و شادابي او ميشود و معتقد بوده كه كودك از همنشين بد و نازپرورده و خوشگذران دور باشد و به سادهزيستي عادت داده شود.
غزالي در كتاب كيمياي سعادت براي تربيت كودك سه مرحله در نظر گرفته است:
1- بايد با حوصله و صبر و مهرباني به كودك طهارت و نماز آموخت.
2- بايد از ده سالگي را از كارهاي زشت دور نگه داشت و اگر در اين سنين خطايي مرتكب شد او را تنبيه نمود البته شرايطي را براي تنبيه شمرده است.
3- در مرحله بلوغ بايد علت انجام آداب را تعليم داد به عبارتي از زمان بلوغ تربيت عقلاني و تفهيم امور نظري شروع شود.
غزالي به آموزش و پرورش همگاني و اجباري معتقد بود و نظرش بر اين بوده كه نبايد كودك را رها كرد بلكه بايد با الزام به او آموخت و تعليم داد تا جزو طبع او شود و رفته رفته و به تدريج از آموختن لذت ميبرد و برنامه آموزش نيز بايد جنبه مذهبي و ديني داشته و مطابق شرع مقدس و دين مبين اسلام باشد. و دروسي را اشاره كرده مانند خواندن و نواشتن، قرآن، تاريخ، حكايات، سيرت اصحاب، اشعار تربيتي و اخلاقي و مقالات ادبي و روزي نيز يك ساعت بازي داشته باشد در تربيت كودكان به ارزشهاي والايي توجه شود و ساختار او طوري باشد كه خداشناسي و ايمان و تقوي، درستي و امانت گفتن واقعيت، تواضع و فروتني دوري از تكبر و نخوت نهادينه شود و اين روش نيز مبني بر استدلال و درك و فهم باشد.
در اين راه مقام و منزلت معلم و تعليمدهنده و مربي را بسيار بالا دانسته و رسالت وي را از نزديك كردن كودكان و نوجوانان به خالق متعال ميداند.
به معلم هشت وظيفه قايل بود:
1- مهرباني و شفقت بر دانشآموزان.
2- هدف تعليم و تربيت طلب تواب باشد.
3- نصيحت كردن كودكان.
4- بازداشتن كودكان از بدخويي.
5- ناپسنديده و زشت ندانستن ساير علوم و دروس.
6- آموزش در حد استعداد و توان دانشآموزان.
7- نااميد و دلسرد نكردن محصلين.
8- عمل كردن به گفتار خويش و آموزش در جهت جلب رضاي پروردگار و عدم دريافت اجرت.
غزالي معتقد بود كه اگر دانشآموز به سعادت برسد در ثواب آن معلم نيز شريك است و اگر كودك بدبخت شود در عقاب آن نيز شريك خواهد بود.
نظرش بر اين بود كه معلم با هيبت و عظمت و شأن خود را نزد دانشآموزان نگه دارد و به كودكان اجازه ندهد كه بر او جري و گستاخ شوند و پيوسته مهربان باشد و تفاوت استعداد بين كودكان را مهم بداند.
غزالي مهمترين هدف علمآموزش را رضاي خداوند متعال و قرب او و سعادت دنيا و آخرت ميداند و در رساله ايهاالولد پاسخ او به يكي از شاگردان مخلص خود نشان دهنده تفكر و هدف تربيتي ايشان ميباشد.