عروسی امشب
عروسی امشب
تقریبا نیم ساعتی میشه که از عروسی اومدم
تو تالار همش بغض داشتم
تو ماشین سعی کردم جلو شوهر دوستم صدام در نیاد
اما حالا
من و اتاق و یه بغض
عروس هم بغض داشت کاملا معلوم بود
سخته لباس عروس برا تو تنت اما مادری نباشه که قربون صدقه ات بره
خیلی سخته همه باشن و اون نباشه
من که دوستشم دارم اینجور براش اشک می ریزم
و دلم آشوبه
ینی خودش تو دلش چه خبره ?
خدایا ازت میخوام هواشو داشته باش
میدونم مادرش امشب گوشه گوشه تالار نظاره گر دخترش بود
ولی ازت میخوام دل آشوبش رو آروم کنی
+ علی دایی هم خیلی نامردی که عروسی بهترين شاگرد تیمت نیومدی
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |