مجازات نکنیم
مجازات نکنیم
هر آدمی توی زندگیش یه سری نیازایی داره که عدم دستیابی به اون نیازها
باعث سرشکستگیش میشه
این نیازها برای بعضی ها کوچیکن و برای بعضی ها بزرگ
یه وقتایی ما آدما مانع میشیم تا اون فرد به اون نیازش برسه
و ما عادت کردیم به مجازات کردن
مجازات کردنی که از سر عادت باشه تبدیل میشه به عرفی که تکثیر پیدا میکنه
یه وقتی ما آدما جلوی چشمای یه دختر بچه عروسکش رو قائم میکنیم و بهش نمیدیم
یه وقتایی هم اون پسر بچه رو از ماشینی که بهش علاقه داره منع میکنیم
ما آدما مجازات کردن رو خوب بلدیم
ما بلدیم اخم کنیم تا طرف مقابل حساب کار دستش بیاد
ما بلدیم به در بگیم تا دیوار بشنوه
ما زود قضاوت کردنم بلدیم
فقط اینو یاد نگرفتیم که همیشه محبت کردن دلیل بر احتیاج داشتن نیست
ما یاد نگرفتیم مجازات نکنیم
ما یاد گرفتیم مجازات کنیم و مهر خاموشی بزنیم رو لب های طرف مقابلمون
داشتم از مجازات و مهر خاموشی و اینا حرف میزدم
خوبه که بگم :
هیچ وقت از کسی که نیاز داره به نوشتن نخواین ننویسه
هیچ وقت نخواین کلمات رو ازش بگیرین
درسته اون سکوت کرد به خاطر احترامی که برای خودش قائل بود
اما هیچ وقت دیگه ازش اینو نخواین
اون آدم فقط نیاز داره بنویسه
کلمات رو ازش نگیرین
ممنونم
پ.ن 1 : آدما محبت میکنن چون این کار رو دوست دارن نه اینکه انتظاری داشته باشن
پ.ن2 : شاعر میگه گر گرد کسی بسیار گردی/گرچه بس عزیزی خوار گردی