در رآستای طرح شآد سآزی خانواده به مناسبت دیشب انتظآرات برآورده نشد و کمی تا قسمتی صورت همه مآن آویزان شد :-D
بابا که ذوق و سلیقه من رو نادیده گرفت و چیزی که به چشمش اومد توتآ بود و در مقابل صورت گرفته ی من دستش رو به سمت دونه ای برد:-D
گفتم الانه که بگه : قشنگ شده ولی خب شاید به تنها چیزی که شبیه نبود همون دسته گل بود:-D
بابا که ذوق و سلیقه من رو نادیده گرفت و چیزی که به چشمش اومد توتآ بود و در مقابل صورت گرفته ی من دستش رو به سمت دونه ای برد:-D
گفتم الانه که بگه : قشنگ شده ولی خب شاید به تنها چیزی که شبیه نبود همون دسته گل بود:-D
مامان هم قبلش کاغذ کادو رو دستم دیده بود فکر کرده بود یه چیزی رو قایم کردم میخام کادوش کنم و بهش بدم. گف:حآلا کادو کجآست؟ گفتم:من خودم کادوم واست:-D
موند داداشم،عوضش داداش سنگ تمآم گذاشت یا نمیدونم دلش واسم سوخته بود که ازم تعریف کرد و ضمنآ عکسم گرفت ازش:-D
وقتی ام که گفتم: دیدی دو دونه سیبم داشتیم،میتونستم اضافش کنم تا خوشگل تر شه.
اونم گفت: همینم خوبه.
خب چرا وقتی میتونن صورت منو پروانه ای کنن و دل جوونی رو شاد کنن دریغ میکنن ازش :-D
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |