ارکیده و بالشش
ارکیده و بالشش
وقتی فکر میکنم این وقت شب مگر چند نفر بیدارند
و از میان تمام آنان که بیدارند
مگر چند نفر به تو فکر میکنند
و میان آنان که بیدارند و به تو فکر میکنند مگر چند نفر می توانند
صبح فردا شماره ات رابگیرند
و این شعر را برایت بخوانند.
از:لیلا کردبچه
حاشیه:
حالم خوب ،از فردا بعد یه وقفه یه ماهه دوباره می رم باشگاه ،عکس های عیدم و نظرات اطرافیان بهم گفتن که کاهش وزنم کاملا محسوس بوده رنگ ماهگونی( راستش رو بخوایین منم نمی دونستم چه رنگی بعد که تموم شد فهمیدم ُُمثل قرمز خیلی تیره ،) موهام خیلی بهم مییاد (آیکون ارکیده خوشحال )ولی دوست آیینه ایم میگه هنوز راه درازی در پیش رو (آیکون ارکیده ورزشکار) ...
فردا تولد دختری ،شمع هشت سالگیش رو فوت میکنه و وارد نهمین سال زندگیش میشه این یعنی من مادر یه دختر 9 ساله ام که عاشق حرف زدنشم وقتی برام داره از خواب اسکوبیدو و باب اسفنجی شب قبلش برام تعریف میکنه ،
عاشق این دخترم وقتی با من تخته بازی میکنه و من رو مارس میکنه
عاشقشم وقتی بهم میگه مامان ن ن ن رنگ شالت خیلی بهت مییاد ولی رژلبت رو کمرنگ کنی بهتره عاشقشم وقتی پشت فرمون شالم می افته آروم شالم رو میکشه رو موهام میگه مامان شالت ت ....
عاشقشم وقتی حواسم نیست و اخم کردم میاد جلوم با چشم و ابرو ش ، بدون اینکه یک کلمه حرف بزنه بهم میگه نباید اخم کنم و این یعنی هر مشکلی که هست باید ظاهرم خندون باشه
عاشقشم وقتی من دراز کشیدم و کتاب می خونم میاد پشتم میشینه و موهام رو برام شونه می کنه و می بافه و می بنده و اون موقع من دیگه کتاب نمی خونم فقط کیف میکنم م م م و خدا رو بخاطر داشتنش شکر میکنم.
تو این چند وقته اطرافیان لطف کردند و چند نفر رو معرفی کردند از باب آشنایی و ... ولی همشون نچ چ اصلا اکی نبودند .نمی تونم بگم چی نبودند یا بودند اما من خوشم نیومد مثلا یکیشون رفیق باز بود در حد وحشتناک یه چیزی شبیه بابای دختری که دوستهاش همه جا بودند و همین باعث شد کلی خاطره بد برام تداعی شه راستش حوصله توضیح نداشتم سعی کردم تو جند خط براش محترمانه توضیح بدم اما انگار نمی فهمید با اینکه دکترا ی حقوق بود همش حرف خودش رو میزد و صحبت از حس هایی میکرد که من نمی فهمیدمش ،.آخرش مجبور شدم به روش ارکیده ای حالیش کنم که این قبری که داری براش گریه می کنی توش مرده نیست (چه ضرب المثل خفنی ،آیکون ارکیده کارشناس ادبیات فارسی).خلاصه اینکه ارکیده هنوز خودش و بالشش *...
*:تصمیم گرفتم تو سال جدید کارها ی جدید برای وبلاگم انجام بدم، قالبش رو با اینکه عاشق اون کفش قرمزها بودم اما عوضش کردم قالب جدید یه جورایی رنگ آرامش دوسش دارم ،دیگه اینکه پست صوتی و عکس واسه بعضی از پستها اگه لازم باشه ،مثلا شاید دفعه بعد عکس بالشم رو براتون بذارم همون بالشی که خیلی دوستش دارم همون بالشی که تنها همدم واقعی وهمیشگی ام تو همه روزها و شب های سختم،در کل اینجا جزو معدود جاهایی که فعلا دوست دارم بنویسم .، آخریش که جزو سنت های قدیم وبلاگ ارکیده است ، هر روز با یه آهنگ ،
من باب شروع باید بگم آهنگ این روزها م آهنگ لیلی علی عظیمی خیلی اتفاقی شنیدمش ولی خوشم اومده ازش ..........آهنگ این روزهامه.
چه حاشیه طولانی شد خوب اینم م م م یه حاشیه به مدل ارکیده در سال 95 ....
من خوبم.همین.