من لعنتی همینم نه بیشتر !
من لعنتی همینم نه بیشتر !
من شاید دوست داشته باشم ساعت ها بشینم و نوشته های آموزشیه یه کانال تلگرام رو با 100 نفر عضو بارها و بارها بخونم و خسته نشم و یاد شاید دوست داشته باشم وقتی بهم سیگار تعارف میکنن با اینکه از بوی دودش خوشم میاد بگم نه ممنون من اهل دود نیستم . من دوست دارم دوربینم رو بردارم و بزنم تو دل صحنه هایی که میشه کلی عکس های خوب ازشون گرفت و دست آخر هم بدونه یه عکس گرفته شده برگردم خونه و مدام خودم رو توجیح کنم که نه ! اون چیزی که میخواستم نشد ...
به نظر من اگر شادترین آدم دنیا هم باشم ، اگر توانایی این رو داشته باشم که با حرفهام ساعت ها با حرفام تورو بخندونم و به ذوق بیارم باز هم وقتایی هست که دوست دارم توی خودم باشم و حتی تویی که جونم به جونت بستس کنارم نبینم ! آدمیزاده دیگه ؛ منم از دایره آدم ها خارج نیستم ! بعضی وقتا رفتارهایی ازم سر میزنه که دست خودم نیست . مثل خوردن توت خشک با تخمه کدو که یه مزه شور شیرین حال به هم زن درست میکنه که فقط من دوسش دارم ! و یا تمیز کردن لاستیک های ماشین با واکس و اسپری که به اعتقاد من همیشه باید کاملا مشکی و براق باشه تا جذابیت ماشین رو چند برابر کنه ...
راستی ! اینم بگم که موزیک بخش جدا نشدنی از زندگی منه و به اعتقادم هر علامه ای که اونو حروم میدونه هیچ بخضی از مغزش یه نوت موسیقی رو هم درک نکرده ! و در کل من همینم ! منی که عوض نمیشه و دوست داره همینطوری بمونه ! دوست داره سخت ترین کارها انجام بده و پاشو توی دشوارترین راه ها بذاره تا تحسین همرو دنبال خودش داشته باشه ! و یا حتی همیشه دوست داره متفاوت باشه و متفاوت بنویسه ...
چقدر حرف های بی خود زدم ...