هنر و معماری هند
هنر و معماری هند
هنر و معماری هند (2)
در حدود اواسط هزاره ی دوم ق.م به خاطر مسائل طبیعی و ناسازگاری طبیعت، تمدن باستانی هند رو به زوال می رود. در همین اعصار شاهد کوچ اقوام آریایی به مناطق آسیای میانه هستیم و عده ای از آن ها به هند مهاجرت کرده و بعدها با به خدمت گرفتند «دراویدی ها» و تسلط بر آن ها تمدن باشکوهی را در این کشور تشکیل می دهند.
هنر هند در دوره ی آریایی
مجسمه سازی
آریایی ها در هنگام مهاجرت به هند اقوامی کوچ نشین و قبیله ای بودند، و به خاطر عدم تمرکز در نقطه ای ثابت هنر و معماری قابل توجهی نداشتند و اولین نمونه های به دست آمده از هنر آریایی مربوط به زمان ظهور بودا (566 تا 486 ق.م) است. در طی سده ی ششم ق.م دو دین بزرگ در هند پدید آمدند. یکی آیین بودایی که تأثیر عمیقی بر فرهنگ و هنر هند (در قرن 3 ق.م تا 7 م) گذاشت ودیگر برهمایی که هر چند نفوذی مثل بودا نداشت ولی تا امروز طرفدارانی را در هند دارد. اولین نشانه های تأثیر آیین بودا بر هنر را در دوران حکومت امپراطور «آشوکا» (232 - 273 ق.م) مشاهده می کنیم. از مهم ترین این آثار ستون های یادبود سنگی و حجاری هایی است که بی شباهت به حجاری های هخامنشیان نیست. یکی از آن ها سرستون «آشوکا» در شهر «سرنات» است که زیر نظر حجاران هخامنشی و به دست هنرمندان محلی ساخته شده است (مربوط به قرن سوم ق.مهمه ی شکل های کنده شده بر این ستون تمثیلی هستند مانند «چرخ» به تمثیل دور زندگی و مرگ و تولد دوباره، که البته معانی دیگری نیز دارد که در اینجا پیام آور پیام بودا درباره ی «چرخاندن چرخ قانون» است. نقش چهار شیر به تمثیل چهار ربع دایره و نقوش حیوانات که نشان گر بودا هستند.
تصویر بودا تا قرن ها به صورت نمادین اجرا می شد اما در پایان سده ی نخست میلادی هم زمان در «قندهار» (تصویر 7) و «ماتهورا» (تصویر 8) ناگهان او را با قیافه ای انسان گونه مجسم کردند. علت را باید تا حدودی در گسترش جنبش بودایی و ایجاد فرقه های مختلف در این آیین جستجو نمود که در طی سده های نخست میلادی دو فلسفه ی متضاد از بطن آن ها بیرون آمد و ماحصل تفکر مؤمنان متجددتر بوده که برای بودا شخصیتی خدایی قائل شدند و انبوهی از خدایان (بودیساتواها) را برایش در نظر گرفتند. پس از حمله ی اسکندر در سال 372 ق.م شاهد نفوذ هنر هلنیستی در فرهنگ و هنر هند هستیم که ماحصل آن ساخت مجسمه هایی از بودا به شیوه های غربی است.
هم زمان با این جنبش، روش های سنتی ساخت مجسمه که در «ماتهورا» مرسوم بود نیز انجام می شد که در نهایت در قرن سوم میلادی از تلفیق این دو شیوه، روش تازه ای برای ساخت مجسمه ها ایجاد شده که الگویی برای مجسمه سازان چینی قرار می گیرد.
ولی در قرن پنجم میلادی مجسمه ای از «سرنات» به دست آمده که دو خصوصیت ایده آلیسم و آرمانگرایی بودا و شهوت انگیزی و کیفیت جسمانی هندی را یک جا نشان می دهد. کیفیت آرمانی در چهره و کیفیت جسمانی در لباس تنگ مجسمه به طور کلی می توان پیکر سازی در هند را با تأثیرات بین النهرین، یونان و هنر بومی هند مورد بررسی قرار داد. آیین بودا با گذشت زمان از طریق مبادلات بازرگانی و مسیر جاده ی ابریشم به کشورهای شرق دور (چین - ژاپن و کره) منتقل شده و دور جدیدی از خلق آثار هنری با تأثیر از بودا در این کشورها آغاز می شود، که در جای خود از آنها صحبت خواهد شد. جدای از آثار بودایی، آثار زیادی در هند متعلق به آیین هندویی است. این آیین هم که از ادیان آریایی به شمار می رود به عنوان مهم ترین دین در هند هنوز رواج دارد.
در آیین هندویی سه ایزد چرخش نظام هستی را به عهده دارند (خدایان تثلیث هندی):
1- برهما: ایزد خالق کیهان، که آثار کم تری از این ایزد دیده می شود، چرا که نقش این خدا به عنوان خالق به اتمام رسیده است. و در اصل «معمار بازنشسته» است.
2- ویشنو: ایزد محافظ کائنات، مهم ترین خدا در پهنه ی فرهنگ هندویی - تجلی این خدا بارها به صورت انسان بر روی زمین جهت حفظ نظام هستی انجام شده است و آثار هنری نیز بیش تر به تجلیات مختلف زمینی این خدا اختصاص دارد
ادامه دارد...
منبع:راسخون