ابی...
ابی...
،*باچی خالی کنم هر شب یه بغضی قد ه یه کوه ووووو،
شبایی که بغل کردم یه قاب عکس بی روح وووو،
کجااایی ک ببینی من چه دردی میکشم بی تووو،
چه زجری میکشم وقتی میبینم جای خالی تووووووو،
تو رفتی ، خاطرات توووو ، رفیق اشک چشمامن،
در و دیوار این خونه غریبی میکنن با من،
یه دریا بودی و چشمم حریف وسع دریا نیس،
تو اینقدر دور رفتی که ازت یه قطره پیدا نیس،
کجاااایی که ببینی من چقدر دل خسته و تنهام ،
ببینی ییی زندگی بی تووووو داره جون میده رو دستام،
کجایی که ببینی من چقدر دل خسته و تنهام،
ببینی ییییی زندگی بی تو داره جون میده رو دستام....!!!
*منو تو ما شده بودیم ، عذابم میده من بودن
با داغ دووووری از دستات یه عمری تن به تن بودن
دلم میگیره از تقدیر که دور از هم جدا مون کرد
اگه قسمت جداااااااااااایی بود واسه چی آشنااااااااااااامونکرد....!!!
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |