یک درس بسیار مهم و بزرگ...از مال اگر بگذریم،جانمان آزاد می شود...این وعده ی خداوند است
یک درس بسیار مهم و بزرگ...از مال اگر بگذریم،جانمان آزاد می شود...این وعده ی خداوند است
رفته و اعلام میکنند به سه کارگر نیاز دارند ولی بیشتر از بیست هزار تومان برای یک روز کار پرداخت نمیکنند.
خیلی ها عقب گرد زده و نمیروند ولی از میان آنهمه کارگر سه نفر که نیازمند بودند به ناچار برای بیست هزار
تومان همراه آن زن و مرد به قصد کار میروند.
وقتی به خانه زن و مرد میرسند پذیرایی قابل توجهی ار آنها بعمل می آید سپس یکی از کارگران میپرسد باید
چه کاری انجام دهیم؟ مرد پاسخ میدهد ما کاری برای انجام دادن نداریم فقط چند لحظه صبر کنید تا دستمزدتان
را بیاورم.
پس از دقایقی صاحب خانه با شصت میلیون تومان پول نقد وارد اتاق شده و به هرکدام از کارگران بیست
میلیون تومان میدهد.
کارگران بهت زده علت را میپرسند مرد جواب میدهد این شصت میلیون پول حجمان بود که انصراف دادیم و
شما که بخاطر بیست هزار تومان مجبور شدید برای کار همراه ما بیایید حتما خیلی نیازمندید ما این پول را به
شما میدهیم تا خداهم از ما راضی باشد و ثواب حج برایمان منظور کند.
این یعنی "انسانیت"
همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن
همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن
ز مدینه تا به کعبه، سر و پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردن
به مساجد و معابر، همه اعتکاف جستن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن
شب جمعهها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن
به خدا که هیچ یک را، ثمر آنقدر نباشد
که به روی ناامیدی در بسته باز کردن
"شیخ بهائی"
***برگرفته از وبلاگ یکی از دوستان با نام دلنوشته ها