عنوان این پست : آش شله قلمکار
عنوان این پست : آش شله قلمکار
قبل از خواندن این پست باید حضور همایونیان عرض کنم . این پست از هر در سخنی میباشد . نوشته هایم مثل کمدی است که وسایل را به زور لگد دورنش جا دادند و با باز کردن کمد همگی به یکباره بیرون میریزن البته تقصیر ذهن خود بنده هم هست چرا که این روزها ذهنم در وضعیت همان کمد است .
1- آدم ها اصولا کسانی که بیشتر و صادقانه تر دوستشان دارند را میرنجانند و اورا از خود دور میکنند . دیدم که میگویم . اگر از صداقت و عشق یک نفر نسبت به خود مطمئن شدید ( حال آن شخص حتما نباید جنس مخالف باشد ) ممکن است که دوست آدم ، مادرش ، خواهرش و ... باشد ، هیچ وقت از دستش ندهید و دلش را نشکنید . بلکه همیشه کنارش بمانید و خدا را بخاطر داشتنش شکر کنید .
2- گاهی اوقات انسان هایی میایند و کلی دروغ و پز و چاخان تحویلم میدهند و من فقط یک لبخند ساده میزنم . ولی کاش همین شخص یک درصد در ذهنش فکر کند اینکه به رویش نمیاورم دلیل بر نفهمیدنم نیست . بلکه دوست دارم که انقد ادامه دهد که بلاخره یک جا گیر آدم خودش بیفتد و حسابی ضایعش کند .
3- حذف شد
4- تازه ماجرای دنیا و ساسی تمام شد که دوست دختر ( البته اینکه ادعاس یا واقعا دوست هستند و یا هدفش سو استفاده و خود نمایی است را نمیدانم ) عمو تتل مسخره بازی هایش شروع شده . واقعا این رفتارها چه معنی دارد ؟ گاهی اوقات فکر میکنم حقمان است که همین جهانی سومی باقی بمانیم . وجود این حجم از دختران و پسرانی که در فضای مجازی میبینیم واقعا نگران کنندست . دختران و پسرانی که هیچ عقیده و خط قرمزی در کارهایشان ندارند وفقط بی هدف در این صفحات میچرخند ؟ اما در برخورد بااین افراد سوال دیگری که برایم ابجاد میشود این است که وقتی فرهنگ سازی از قبل صورت نمیگیرد چرا مسئولی هم وجود ندارد که رسیدگی کند ؟؟ نهایت نظارتشان این است که گاهی اوقات در لابه لای صفحات ازما عاجزانه خواهش میکنند که اگر زیر 18 سال هستیم صفحه را ببندیم . خب اگر بالای 18 بودیم نبندیم ؟ لطفا یک صفحه ی هشدار برای بالای 18 سال ها هم درست کنید که نطارتتان دقیق شود مسئول جآن .
+ در فکر رفتن و جابه جا شدن از این وبلاگ به جای دیگر هستم . یحتمل بعد از امتحانات عملی اش کنیم .
++ چه خوب است که با چک کردن آی پی ها یک همشهری را پیدا میکنی که خاموش تورو میخواند . درصورتی که نمیداند همشهری هستیم : )