وقتي نتونستيد ناراحتيه يه نفرو ببينيد، بدونيد مثه جون دوستش داريد.
يه گاز به همبرگر ميزنم و همراهش بغض قورت ميدم. هيچ كاري از دستم برنمياد، نميدونم چطوري بايد خنده رو بيارم رو لبايي كه اينهمه دوسشون دارم. اصلا نميدونم چرا اينجوريه، باهام حرف نميزنه. نميدونم الان مشكل، منم؛ يا خودش با خودش.
ميخواستم دوشنبه بهش بگم، ولي با اين حالش! نميخوام اعصابشو خورد كنم ولي مجبورم. به خدا نميتونم ناراحتيشو ببينم، من كه اين رازو دو ماهه نگه داشتم، بازم ميتونم تنهايي. ولي چاره اي نيست بايد بدونه. كاش حداقل ميدونستم وقتي ميشنوه قبول ميكنه، تازه بايد منتظر دعواهاي احتمالي بعدشم باشم. واي چقدر سختمه. خدا. دلم داره ميتركه. داره ميتركه..
يه گاز به همبرگر ميزنم و همراهش بغض قورت ميدم. هيچ كاري از دستم برنمياد، نميدونم چطوري بايد خنده رو بيارم رو لبايي كه اينهمه دوسشون دارم. اصلا نميدونم چرا اينجوريه، باهام حرف نميزنه. نميدونم الان مشكل، منم؛ يا خودش با خودش.
ميخواستم دوشنبه بهش بگم، ولي با اين حالش! نميخوام اعصابشو خورد كنم ولي مجبورم. به خدا نميتونم ناراحتيشو ببينم، من كه اين رازو دو ماهه نگه داشتم، بازم ميتونم تنهايي. ولي چاره اي نيست بايد بدونه. كاش حداقل ميدونستم وقتي ميشنوه قبول ميكنه، تازه بايد منتظر دعواهاي احتمالي بعدشم باشم. واي چقدر سختمه. خدا. دلم داره ميتركه. داره ميتركه..
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |