ميگه من با خودم ميگم ببين ساناز چقدر منو دوست داره!
من با شنيدن اين جمله چشمام از تعجب گرد ميشه! يعني تا حالا نميدونست چقدر دوسش دارم؟! يعني نميدونست برام مثه جونه! من هيچ وقت از محبت و دوستت دارم دريغ نكردم. همه ميگن نذارين طرفتون بفهمه دوستش دارين چون بعدش ميذاره ميره؛ من ولي ميگم اتفاقا بذار بفهمه، كه اگه ميخواد بره زودتر بره. آدمي كه ظرفيت دوست داشته شدنو نداره لايق عشق من نيست.
من همه اين مدت نگران جفتمون بودم. حالا يكم آرومم. بالاتر از سياهي رنگي نيست.. همه اين اتفاقا به هر حال بايد مي افتاد. زندگي آسون نيست. همينه..
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |