از همه دیوانه ترم
از همه دیوانه ترم
از همه دیوانه ترم
1 بی ریا باش و بفرما تو به کاشانه من
تا ببینی که ز غم پر شده پیمانه ی من
2 پی میفکن تو در این همهمه ی بود و نبود
کاخ آسودگی خویش به ویرانه ی من
3 یا سخن های نسنجیده مگو ، یا که بمان
منتظر ، تا شنوی پاسخ جانانه ی من
4 در ره عشق ، بدان از همه دیوانه ترم
چه نیازی ست بسنجی دل دیوانه ی من
5 در نشیبم تو دگر سوی غم تازه مبر
دل با شادی دنیا شده بیگانه ی من
6 شعر من میکده ی عشق و حقیقت خواهی ست
قدر بشناس و بیا جانب میخانه ی من
7 من هژبرم که رسیده ست صفایم به سپهر
بنگـــــر با نگه ویژه به افسانه ی من
هژبر پاکزاد
13 آذر 1393 خورشیدی