بازم بیخیال ..
بازم بیخیال ..
امشب یه جمع بود از دوستان .. از آشنایان ..
.. مث خیلی وقتا یه اما هست توی زندگیم .. که دوباره بعد از اون شلوغی یادم افتاد چقدر بهم ظلم شد .. چی بهم گذشت .. چرا اون آدم سابق نیستم
خیلی تلاش میکنم به بیخیال بودن .. اما همیشه ظرفیتم تموم میشه و مجبورم دوباره سعی کنم برای پر کردنش .. پر میشه ..خالی میشه .. و دوباره از رو نمیرم و ...
--
--
و دوباره خیلی از حرفا که بیخیال نوشتنش میشم و فقط چند نقطه باقی میمونه ... بیخیال..
میخوام دیوونه بشم .. بگذرم از دنیا
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |