لالایی
لالایی
لالا کن دختر زیبای شبنم
لالا کن روی زانوی شقایق
بخواب تا رنگ بی مهری نبینی
تو بیداری تلخ حقایق
تو مثل التماس من میمونی
که یک شب روی شونه هام چکیدم
سرم گرم نوازش های اون بود
که خوابم بردو کوچشو ندیدم
حالا من موندم و یک کنج خلوت
که از سقفش غریبی چکه کرده
طلاتم های امواج جدایی
زده کاشونمو صد تکه کرده
دلم می خواست پس از اون خواب شیرین
دیگه چشمم به دنیا وا نمی شد
میون قلب متروکم نشونی
دیگه از خاطرت پیدا نمی شد
صدام غمگینه از بس گریه کردم...
ازم هیچ اسم و هیچ آوازه ای نیست
نمی پرسه کسی هی در چه حالی
خبر از آشنای تازه ای نیست
به پروانه صفت ها گفته بودم
که شمعم میل خاموشی من نیست
پرنده رو درختم آشیون کن
حالا وقت فراموشی من نیست
تو مثل التماس من میمونی
که یک شب روی شونه هام چکیدم
سرم گرم نوازش های اون بود
که خوابم بردو کوچشو ندیدم ....
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |