یاد - محمد شیرین زاده
یاد - محمد شیرین زاده
یاد
شاعر : محمد شیرین زاده
چگونه از یادم می روی
وقتی هر صبح
خورشید با گرمی دست های تو
مرا از خواب بیدار می کند
وقتی گنجشک ها
از پشت پنجره یک ریز
تو را صدا می زنند
چگونه از یادم می روی
وقتی گل های توی گلدان
هنوز عطر دست های تو را می دهند
وقتی ساعت روی دیوار
روی پنج و بیست و هفت دقیقه
رفتن تو مرده است
چگونه از یادم می روی
وقتی در روز های بارانی
با من در کوچه ها قدم می زنی
وقتی گمان می کنم
تمام این ها خیال است
تو دستانم را می فشاری
نه ، تو هرگز
از یاد نرفته ای
من جای تو خود را از یاد برده ام
و تنها با تو زیسته ام
آری
تنها با تو
ای یار
ای یگانه ترین ...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |