نقش رسانه در توسعه همه جانبه کشور
مقدمه
در عصر حاضر، هیچ حوزه یا منطقه ای بدون توجه به نقش مثبت رسانهها که واسط و حامل پیام های ارتباطی هستند، نمیتواند به توسعه و بهبود امور زندگی مردم بپردازد.
در کشور ما، رسانهها بیشتر به قیل و قال و بلوای رسانهای، خارج از معیارهای چشمانداز توسعه عمل می کنند. نقشی که همچون لبه قیچی، به جای آن که مفید باشد، مضر نمایان شده است.
رسانه و اهمیت آن:
در عصر حاضر،رسانهها، «تار وپود نمادین» زندگی ما را تشکیل می دهند و نقش «تسریع کنندۀ نهادی» را در جامعه دارند. امروزه نقش رسانهها، در دستکاری واقعیت بر کسی پوشیده نیست. رسانه ها، نقش نورافکن را در جامعه بازی می نمایند و فرهنگ را در سرگرمیهای نوین اطلاعاتی دچار اشباع واقعیت کرده اند. رسانه ها در عصر حاضر، حکم تیغ دو لبهای را دارند که نوع کاربرد آن بر افکار عمومی بسیار مؤثر است. هم می توانند مخرب جامعه و هم می توانند نقش اساسی در توسعۀ همه جانبۀ در راستای چشم انداز توسعه داشته باشند.
اهمیت رسانهها به اندازهای است که به صورت «معیار نهایی» درآمده است. توجه به نقش و اثر رسانه در سیاستگذاری ملی و منطقهای از اهمیت اساسی برخوردار است. چرا که می بایست در فرآیند توسعه و اتخاذ استراتژیهای مناسب، نقش اساسی خویش را ایفا نمایند.
مدیریت کلان کشور نیز می بایست ضمن شناخت انواع رسانه و قدرت هرکدام در میان مخاطبان، زمینه سرمایه گذاری جهت پیشبرد برنامه ها و تبلیغات لازم در آن حوزه را در دستور کار خویش قرار دهد.
منطق و شکل هر رسانه در فراگرد ارتباطات توسعهای موثراست. لذا خود رسانه نیز بایستی در فرایند توسعه و چشم انداز 20 سالۀ کشور شامل تغییرات اساسی شود تا بتواند نقش مطلوب خویش را پاسخگو باشد. رسانه ها می توانند با توجه به شرایط کشور واقتضائات فرهنگی و اقتصادی جامعه عامل تغییر به مطلوب باشند. همه اجزای جامعه، بایستی متناسب با هم تغییر کنند تا توسعهای اتفاق بیفتد.
رسانه ها، حکم آینه را ندارند ؛ بلکه نقش «نورافکن» را بازی می کنند. رسانه ها نقش بالقوه معناداری در شکل گیری ادراک و افکار بازی می کنند. رسانه ها، تکثیر کنندگان شخصیت متحرک و قالب ذهنی متناسب با آن می باشند.
توسعه و ضرورت تبیین آن در رسانه
قبل از اینکه به نقش های گوناگون رسانه اشاره شود، ضروری است که رویکرد خویش را در زمینه توسعه توضیح داده و سپس به نقش رسانهها پرداخت.
توسعه (development) برخلاف رشد (growth) مفهومی «چندبعدی» و «چند رخساره ای» است که نوعی فراگرد افزایش پیچیدگی و نظم و ظرفیت نوآوری و بازآفرینی نظام اجتماعی فرهنگی در جامعه است.
چشمانداز توسعه که نگرش سیستماتیک به تغییرات مطلوب اقتصادی – اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور است، مبتنی بر آرمانها و ایدهآلهایی است که در افق 20 ساله تنظیم شده و برآیندی از سیاستهای کلی نظام است که بایستی در قالب برنامه های میان مدت دولت در هر منطقه محقق شود.
توسعه، مفهومی پیچیده و چند بعدی است که با دشواریهایی اساسی در تعریف همراه است، اما همۀ تعاریف دور چند محور می گردند که یکی از آن محورها، تغییر است. توسعه نوعی تغییر سازنده است از وضعیت موجود در زمان ، محور دوم، تعالی است که فقط به انسان مربوط می شود. «توسعه، تعالی انسان است ولاغیر» توسعه را «پدیده ای چند رخساره ای» نیز دانسته که شامل توسعۀ سیاسی، اداری، فرهنگی و اقتصادی و........ می شود.
توسعه در اصل بهبود شرایط زندگی است ، باور بنیادی دنیای مدرن است. استفاده از منابع تولید جامعه جهت بهبود شرایط زندگی فقیرترین افراد جامعه. لذا توسعه به شرایط تولید اهمیت می دهدبهبود کیفیت زندگی را نیز اساس برنامه های توسعه د انسته اند .
در اکثر تعاریف مربوط به توسعه که بعد اقتصادی تا ابعاد فرهنگی و اجتماعی آن را در نظر می گیرند، در نظر گرفتن نوعی پیشرفت (progress) است که با رشد (growth) همراه بوده و شکل پایدار و کیفی به خود می گیرد. لذا مفهوم توسعه پایدار،مفهومی است که نوعی رابطۀ منطقی بین نیازهای حال و آینده برقرار می سازد.
توسعه پایدار (constant development) توسعه اي است كه در آن تامین مستمر نیازها و رضایتمندی افراد همراه با افزایش کیفیت زندگی انسان، مد نظر است (آلن ؛ 1380) .توسعۀ پایدار بدون توجه به درک مسایل تاریخی میسر نیست. بهبود گسترده زندگی مردم در تمامی سطوح زندگی اجتماعی و ایجاد رفاه همگانی، نیازمند دیدگاه تاریخی است که تا چه حد ابعاد مختلف حیات اجتماعی مردم تغییر کرده است. الیوت (1378) توسعه پایدار را در آینده، مستلزم تعهد در کاهش فقر از طریق توجه به رفاه فقیرترین طبقات جامعه، خصوصاً در کشورهای در حال توسعه می داند. چنین توسعه ای با چالشهای اساسی همراه است.
سند چشم انداز توسعه که در ایران با افق 20 ساله تنظیم شده است، نگرش آرمانی و ایده آل بر اساس ارزشهای اساسی هر جامعه است که انتظار می رود در قالب برنامه های پنج ساله و برنامه ریزی سالانه به مقصود برسد. این سند که 52 ماده و 4 بخش تنظیم شده است. سیاستهای کلی نظام بر اساس قانون مشخص و در قالب برنامه های جامعه و عملیاتی در طی سالهای مختلف به اجرا درمی آید. برنامه های ملی و منطقه ای نیز بر اساس همین سند تنظیم شده که ضروری است با کمک رسانه ها به آن نایل آمد.این سند، برای رسانه ها نیزنقش اساسی تعریف کرده و «رسانه را بستر ساز توسعه همه جانبه کشور و هموار کنندۀ راه رشد و بسط اخلاق، معنویت و ارزش های دینی در جامعه دانسته است».
نقش های متفاوت رسانه ای
باتوجه به چند موضوع مطروحه که هم می توان درقالب چالش و هم ظرفیت در منطقه مطرح کرد، بایستی،رسانه های منطقه از قبیل رادیو، تلویزیون، مطبوعات و الکترونیک به آن توجه نمایند.
رسانه ها، گذشته از اولویتگذاری رسانه در راستای چشم انداز توسعه ؛ نقشهای متفاوتی را بازی می-نمایند که در اینجا به چند نقش اشاره می شود:
نقش فرهنگ سازی
رسانه، گذشته از آنکه خود یک فرهنگ غالبی را ترویج می کند؛ از عناصر فرهنگ ساز است. «رسانهها، آینۀ تمام و کمال فرهنگی کلی جامعه می باشند» و نقش فرهنگ سازی و همبستگی اجتماعی در ذات یک رسانه، نهفته است. رسانهها، با انعکاس دادههای فرهنگی یک جامعه بایستی کوشش کنند که مینیاتوری از فرهنگِ کلِ جامعه باشند.
سیاست فرهنگ گرا بایستی در رسانه در دستور کار قرار گیرد تا بتوان انتظار داشت، نقش اساسی در راستای توسعه فراهم شود.
نقش اطلاع رسانی
اطلاع رسانی و ایفای نقشهای سه گانهای که دراین حوزه مطرح میشود ؛ اهمیت اساسی در توسعه دارد. رسانه اگر میخواهد در حوزه اطلاعات و تخصیص حقوق،توسعه ای عمل نماید بایستی نقش رفتاری (behavioral) را بعهده گیرد. درغیراینصورت، ایفای نقش جانبدارانه (advocator) و کانال (channel) که خنثی است، موثر در توسعه منطقه نیست. در چاچوب نقش تعهد آمیز رسانه ها، اطلاع رسانی می تواند شکل «نقد» را به خود گیرد. «نقد شمشیر دولبه ای است» و رسانه ها به طور معمول میتوانند درچندین چارچوب نقد کنند. نقد ایده ها،باورها، برنامه ها و رفتارهای سیاسی!
نقش پویایی اجتماعی
رسانه ها بایستی با گسترش و تصریح آفرینندگی در منطقه و جامعه، به پویایی جامعه کمک نموده و نقش اساسی خویش را در بستر لازم، فراهم سازند. ارتقاء کیفیت زندگی که در ابعاد روانی، اجتماعی و جسمانی ملاحظه می شود و مراقبت از این ابعاد در عصر حاضر و حفظ هویت انسانی در هجوم بی رویه تکنولوژی از اساسی ترین نقش هایی است که در رسانه ها در جهت پویایی نظام اجتماعی می توانند به عهده گیرند.تکنولوژی رسانه ای در جامعۀ امروزی به رواج الگوهایی رفتاری مشابه و همسان سلیقه ها منجر شده و یک نوع بیریشگی را در زندگی آدمیان دامن زده است لذا رسانه های توسعه مدار در راستای توسعه کشور می توانند با حفظ و احیای هویت فردی و فرهنگی هر کشور به پویایی اجتماعی دامن بزنند.آشفتگی، انحرافات و آسیبها در کشور ما و منطقه چندین برابر جاهای دیگر است و این به علت پتانسیلی است که دریا، جنگل و آب و هوا ایجاد کرده است و متاسفانه تاکنون پنهان مانده است. رسانهها می توانند با اتخاذ سیاست پویایی اجتماعی در جهت بازگشت به سرچشمه های اصیل فرهنگی وقومی ما همت گمارند.