شاورما
شاورما
اگر راهتان اين طرفها (مشهد) افتاد، حتما سري به پيتزا «ليالي»، نزديك حرم، كنار هتل الغدير بزنيد. پيتزاهاي لبناني و كلا غذاهاي لبناني خوشمزهاي دارد. اگر هم تمايل داشتيد كه من را ميهمان كنيد، دعوتتان را قبول ميكنم. حالا شايد اولش ناز كنم، ولي شما نا اميد نشويد و تلاش كنيد... چون پاي پيتزاي لبناني در ميان است و قضيه براي من خيلي حساس و جدي است.
شايد چون من خيلي از غذاهايي كه ميخورم مينويسم، اين سوء تفاهم پيش بيايد كه بنده آدم «شكمو»يي هستم، ولي خب بايد همينجا به اين شايعات پايان بدهم و بگويم: خير! من آدم شكمويي نيستم. بلكه من آدم «ابرشكمو» يا اصطلاحا «فوق شكمو» هستم. البته اين فقط نظر خودم است... و نظر مامانم اين است كه من يك انسان بدغذاي غرغروي اعصاب خوردكن هستم و هيچ غذايي را دوست ندارم. اين هم فقط نظر مامانم است و نظر خودم اين است كه من غذاهاي جديد را دوست دارم و از غذاهاي تكراري بدم ميآيد و خيلي هم مهربان و «غرنرو» هستم. غرنرو واژه جديد اختراعي بنده است به معني انساني كه غر نميزند. شما هم اگر از اين واژه خوشتان آمده است ميتوانيد روي آن كليك كنيد، گزينه «اد تو لغتنامه» را بزنيد و از آن استفاده كنيد و بعد هم بياييد از من تشكر كنيد و مرا پيتزا لبناني يا ترجيحا پيتزا شبديز ميهمان كنيد. چون من پيتزا شبديز را از تمام پيتزاهاي دنيا بيشتر دوست دارم!
+ اين عكسي كه گذاشتم، پيراشكي لبناني است كه همان مواد پيتزا درونش است: مرغ تركي، قارچ، پنير پيتزا، زيتون، فلفل دلمهاي و ادويه مخصوص... كه به نظرم زنجبيل اگر نداشت خيلي بهتر بود. چون من از زنجبيل متنفرم.
+ پيتزا لبناني چهارگوش است و خمير پيتزا را روي مواد هم كشيدهاند و رويش كنجد ريختهاند، شبيه بالشت.