اها ی دوست دیگه هم ک از راه نرسیده کلی فحش قشنگ نثار اینجانب کرده منم هَنگ رفتمم ببنیم کیه چیه ... عنوان وب : سادیسم دارم ... هیچی قانع شدم ... البته خو ما هم سادیسم داریم میریم فحش میدیم اونم ازین فحشا ؟؟؟! بی فرهنگ غیر اجتماعی ادم !
و اما الن جان عزیز هم ک ارادت مندیم با اوون گزارشات ابرررر های قشنگشان ...
و اما ابی جان خودم ... (اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است )
دلم موهاشو میخواد
__________________ حرف هایی ک لازم ب ذکر بود درباره چندی از دوستان
اممم خب شاید امشب دگر توان امدن ب نت نباشد ... مادرمان نیز ک امشب می اید و وقتی چشمان مویرگ پاره شده مارا ببیند مطمئنن تحریمی در اننظار ماست گفتم بدونید
پدر محترمه هم با ما ب لج افتاده اند سر این نت بدبخت
الان بیاد خونه دوباره مودم را از برق میکشد ...
درسمان هم ک مانده ...
خب بگذارید کمی حرف های چرت وپرت نا مفهوم بزنیم
__________________________
میدانی وقتی میترسی ...
تمام افکرت پیر و پلاسیده میشوند ...
دلگر ن میتوانی برای ابر ها داستان بسازی ن برای اهنگهای یان تیرسن
فقط میتوان کمی خوابید ان هم خواب بدون خواب دیدن
دیگری امده اهسته و غمگین میگوید : ب خدا برای خودت میگفتم بات سر دشمنی ک ندارم ... ببین حالا با خودت چ کردی قلی جان ... حداقل بدون ترس زندگی میکردی ...
انگاری سطل اب سرد مغزم را بیدار کرده و انگاری لشکر چیده اند برای جنگی عظیم
________________________
ساعت 1 ظهر تو حیاط ساختمون خر تب میکنه پسره همسایمون ب باغچه اب میده ...
اخه عاقللللللللللللللللللللللل میمیره گیاه بد بخت ... تو با چ امیدی دانشجوی مملکی !!!!؟