منتظر
منتظر
تو اتاقم توی شرکت نشستم و منتظرم این چند ساعته باقی مانده هم بگذرند و تعطیلات سه روزه اغاز شود
دارم کتاب لولیتا را میخوانم نمیدانم چرا برایم جذاب نیست شاید به خاطر موضوعش باشد بیشتر چندشم میشود
وقتی مرد گنده از عشقش و نیاز جنسی اش به دختر بچه حرف میزند کتابی بوده که زمان خودش هیاهوی زیادی راه انداخته و چند سالی هم ممنوع بوده!
یک هایپر استار جدید باز شده حوالی مرکز شهر .دوشنبه با همسر جان رفتیم برای خرید تقریبا همه چیزم تمام شده بود و یک خرید اساسی لازم داشتیم قبل از عید هم خرید کلی نرفته بودیم و هر وقت چیزی لازم بود خریداری کره بودیم
تقریبا دو تا چرخ خرید را پر کردیم و برگشتیم..خیلی خوب بود همه چیز داخل همان سالن اصلی بود و میوه و سبزی هم همانجا بود . بگذریم که با چه مکافاتی جا به جایشان کردیم...تازه بسته بندی گوشت ها هم ماند برای دیشب که سه شنبه بود!!انگار توی اکثر خانه ها خرد و بسته بندی گوشت را خانم ها انجام میدهند ولی من نه توان و نه حوصله اش را دارم همسر خودش همه این کارها را انجام میدهد
خوب ماه روزه داری نزدیک است و من نمیدانم با این گرما و ساعت طولانی کار و ناهار ندادن شرکت در این ماه من چه خاکی باید به سرم بریزم!
اینترنت مخابرات خیلی خوب است اگر این حجم زیاد دانلود را میخواستم با اینترنت شرکتهای دیگر انجام بدهم پول زیادی میشد اما اینترنت نامحدود مخابرات با اینکه بعضا قطعی دارد و سرعتش هم خیلی جالب نیست ولی باز اگر دانلودت زیاد باشد کاملا مقرون به صرفه است!
این روزها بیشتر فیلم میبینم و کتاب میخوانم.و کمتر موزیک گوش میکنم و البته خیلی هم فکر میکنم و حالم خوب خوب است!!!!