انهم امده صبح هی گیر داده اسم خواهر زاده ت یادم نیست منم اسم خواهر زاده های خودم رو
بهش گفتم .... اصلا نمیدونستم موضوع چیه و اگر میپرسیدم می فهمید که کار من نیست ...
اون فکر کرده بود که من کامنت گذاشتم به اسم من گذاشته شده .......
و من نمیتونستم بگم که من نیستم گفتم شاید نخوای بدونه که تو گذاشتی حالا که به اسم من
گذاشته شده ....
من دوسالی هست شاید نرفتم وبلاگ سکوت یادم نیست کی رفتم ...قبلا همیشه میرفتم ....
این دوسه بار اخر هم که رفتم بخاطر کامنتی بود که تو توش گذاشته بودی ...
از وقتی که گفت حق نداری وبلاگم هم بیای .... دیگه نمیرم مگر مثل اخرین بار که مبجور بود م....
الان تقریبا فهمید که مال من نبود ده.....
امیرم امیدو ارم که با زم از من عصبی نشی بگی اینهم نتونستی من دستم رو بو نکرد م
یهو به اسم من کامنت گذاشته بشه اونهم چهار تا ..
و یهو دوستم بیاد بگه که چرا اینجا بهم نگفت ی....چرا با رمز و من اسم خواهر زاده هام رو
براش بشمارم ....برای خودم هم سوال بود یعنی چی کامنت تو وبلاگش و بگه رمز دار...
اما نمیتو نسستم بپرسم .... اونوقت میفهمید که کار تویه و دوست ندارم فکر کنه به اسم
من میای وبلاگش......
الان تازه دیگه دوباره سوال شده بود براش ... بهش گفتم چطور نتونستی کامنت خودت رو باز کنی ...
از گفته هاش تازه فهمیدم که ادرس یه وبلاگ دیگه داده شده و اون انجا رو میگفت ....
امیرم خواهرت که موبایلم رو داره ...فقط به من میرسن حالشون بد میشه و وقت ندارن و نمیشه؟؟؟
با س.... حالش بد نیستت؟؟؟ فقط من حال ادمها رو بد میکنم امیرم......
یا مثلا اگر زنگ میزد یا حت ی یه مسج ساده میداد میگفتم ادرس خونه امیر بده و امار میگرفتم....
اینقدرررررر من بدم امیر رم؟؟؟؟؟
صبحی سکوت نه شوخی نه جدی دوبار گفت نکنه میخوای هکم کنی که من بهم برخورد ...
وبهش گفتم که من حتی موقع خحودش چتها ی که با ون بود رو حذف میکرد م که اسم خانواده ش
نیفته دست کسی حتی اگر چت من هک شد ....
که البته بعدش شدم دهن لق و کلی توهین بهم شد .....
کسی نفگت که اینهمه سال خفه شده چرا یهو اینطور منفجر شد .......
کسی نگفت اینهمه سال دوستشه هیچی نم پس نداده کسی خبر کوچکی از طریق من بگیره
حتی تو امیرم .......
اما چی بگم..... دیگه هیچی نمیگمم........
صبحی دوبار با شوخی میگفت ننکنه میخوای هکم کنی که من یه لحظه فکر کردم نکنه به اسم
من کسی واقعا میخواد اذیتش کنه و بازم من جوابگو بشم....
که از ناراحتی لغزش به شکل شوخی گفتم حذفشون کن ...چون من فکر کردم که پیامت واقعا
با دادن اسم خواهر زاده هام میرسه دستم ....
الان تازه فهمیدم ک موضوع ی چیه .....
منکه خو دم وبلاگگ د ار رم.... تلفنم رو خو اهرت د ا ره ..... اصلا میشد به شکل یه پیام
برسه دستم از طریق همین دوست ....
سر یه مجلس و دوتا دعوت حال خواهرت بد بود که منت شوهرش هم به گوشم رسید ......
با س ... دوست بشه حالش خوب میشه ؟؟؟؟
یه پیام به من برسه حال به زنم نه امیر رم ...................
مرسی از زت ایمر ر رم.......
مرسی از تنهاا گذ اشتنم .. مر سییی از اینهم بی اعتماد یی سالیان سا ل....
مر سیی که حاضر ر شد ی س .... رو صندلیت بشینه و من .........
هیچی ی .......
اگر میبینی سا ااکتم ...........ا زغصه مه .....اگر میبینی مثللل خررر سرم رو انداختم و میرم و میا مم
فقطططط ا فرط عصبا نییتهه.........میدونیی کی با ها ات حر ف میز زنه شب تا صبحح.....
تماااااااام گلگی ها رو ا زت میکنممم....................
اینجاا چی بگم امیر ر رم..... بگبممم چه خوب که قانع شدی همسر دوستم یه کار مردانه میکنه
اینکه کسی رو همینطوری معر فی نمیکنه ..؟؟؟؟
بگمممم این رفتار مرد انه این اقا سببش چی بود د؟؟؟ بدی منننن؟؟؟؟ جلفییی منننن؟؟؟؟؟
لیاقت ند اشتن دوستی با همسر شششش؟؟؟؟؟؟؟؟ این اقا چرا نبا ید د خانمش بگه نمیشن اسه
خانمش چرا باید یه توهین خیلی محترماه بکنه بگه دیگه خونه من راه ندا ری؟؟؟4
مهههم نبود د همه اینها ب ررات... خیلی راحت گفتی که من الان ارومم میدونم که کار همسر ش
عادی ه ... مهمم بنودد بر ااات که من غرورم شکسست امیر رر م......
مهمم نبودد که بگی این دختر سر سفره پدر ند اشته ش بزرگ شده مهمان سر سفره شون ب
وده این توهین چراااا؟؟؟؟؟؟
حاال خو دد م خیلی خو ببه ایمر ر؟؟؟؟ که اینهم بیاادد رو ششش؟؟؟؟؟؟/
مر سیی مر سیی د اررم گ ریه میکنممم مرسییی امیر رررررمم......
گفتی تا وقتی که کشش د اشته باشی ایدی هستیی... خدا برات رسوندد ایدی حذف شددد....
خوبه االاان تو هستی و رفت و امد خواهرا در جای خواستنی و دوستی مجدد خواهرت که وسیلیه ش بازم
من بو دددم و پاداش امانت داری سکوتت که تاو اانش با زم من بو دد مم......
خد ا رو شکر که من برا ی هم ه مفید بو د دمم..... تاو انش هم شکستن من جلو کس و ناکس بو ددد....
تاو انش غرور م بو ددد ......که روز میگفتم زن امیرم که شد م این غرورو شکسسته با حما یت و
احتر ام امیرم بهم بر میگرد د ده......
مرسیی که روسیاهم کر دی و شکستیت منوو امیر ر ررم....
میخو ای با زم بگممم م؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ر راحتت باشش ایدی حذذف ششدد ......... ااعصا بت دی گه خرد نمیش شه .........
دوستتات هسستن ... همه چیزز هم سر جاشهه......
من به قول تو اشغال عوضی و وو و و ...................
انور ز دم ه رد قیقهه بگمم میگی من سه سال دیگه هیچی از مرد ان دیگه کم ند ارم یه زن
زرنگ میخو واااامم....
خوب ببخشید که من خیلی کم د ارم و جلو دوستا انتتت خجل میشید از بود دنمم.......
ببخشیددد من فقط بلدم وفا داری کنمم و دوست د اشته باششمممم.....
دیگهه هم لا زم نیسسست نگر ران باشی امیر رم....................
اینههااااا من ماند م و یه دل شکستهه تک و تنهااا...... .
ر ا حت شد ی ا میر رم ..
ا ررهههه..........
به دوستات هم بگو را حت باشن ...... نه نگر اان خانم باردار و نه هیچی .......
اونی که باید افتختارر میداد که کاری کنه ند ا د......
حق هم د اشت .......
چر ا باید اینهمه بی ارزش شدم اون بر ام ارزشی بزار ه.......
دار م گر یه میک کنممم ......................................................................