دوست داشتن های بی مرز
دوست داشتن های بی مرز
در تمام این دو سه روز لبخند زیبایی یه لب داشت که من را یاد بچه های خوش اخلاق و معصوم می انداخت
به همان شیرینی
چند بار هوس کردم ببوسمش
یا دست کم درآغوشش بکشم
بین خودمان بماند اگر دوره ی آشنایی مان طولانی تر بود حتما لپش را می کشیدم
موهای سفید یک دستی داشت
و ما دو روز در منزلش مهمان بودیم
شیلا تنها بود
در جمله های اولش گفته بود
"Im single"
پر از مهربانی
و از خاک حاصلخیز ایرلند شمالی،با ته لهجه ای شبیه اسکاتلندی ها که انکارش می کرد
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |