یک روز مونده به کنکور...!!!
یک روز مونده به کنکور...!!!
میدونم و کاملا موافقم که پشت سر هر آدم موفقی دعای مادرش بوده...
میدونم مامانمم برام دعا میکنه
اما اثر نمیکنه
چون ازم راضی نیست
خیلی گریه کردم
ازین بابت همیشه ناراحت بودم...
از خودم بدم میاد!!!
اینجا تنها جاییه که مینویسم و میگم!!!
امشب حرفم شد
بخاطر چیزایی که شاید مهم نبود هیچ وقت
حرفام ناحق نبودن
اما اما اما...
خب مهم اینه دوس نداره من جمعه برم بیرون
یعنی هیچ وقت از بیرون رفتنم خوشش نمیاد
منم اگه برم خیلی بهم بد و سخت میگذره
جمعه نمیرم
اما مهمونی هم نمیرم
بر خلاف همیشه اینبار برام حرف هیچکس مهم نیست
نه دوستام نه فامیلا
میخوام تو تنهایی غرق شم...
البته شنبه نمایشگاهو برم شاید چون بابامم خواسته
ولی از اولم دلم با جمعه نبود
تهش باز من شدم بچه بده!!!
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |