یه باد خوبی میزنه .. ملس :)
از اون باد ها که بارون های لحظه ای دارن .. از اون باد ها که آدم هوس قدم زدن میزنه به سرش .امسال خیلی کم رعد و برق زد .. موقع خواب دوستدارم صدای رعد و برق بشنوم .. هیجان خوشایندی داره .. سرعت نت هم که این مدت موهامو سفید کرده , انقدر که کنده .. مامان امروز میگفت وقتی داشت با فرمانده ازدواج میکرد اصلا باهم حرف نزدن .. امیدوار بود تا یکی دو سال اینده ازدواج کنم .. با خنده پرسید باهاش حرف میزنی ؟! مگه میشه آدم با یکی حرف نزنه و جواب مثبت بده .. خب حرف میزنم دیگه .. بقولی نه میشه خواستگارو راحت رد کرد و نه راحت قبول کرد .. من اما برخلاف نظر مامان فکر میکنم کم کمش تا 30 سالگی بیخ ریش فرمانده هستم .. آی باید حرص بخوره ها :D مامان میگه آدم خوب که بیاد ازدواج میکنی دیگه , الان فلانی رو ببین شوهرش فلان شغلو داره .. گفتم حالا چون فلان شغلو داره آدم خوبیه ؟! .. گفت نه خب عمه ت میگفت فلانی اگه دختر خوبیه شوهرش ازش خوب تره .. دیگه نگفتم که معیارها فرق میکنه .. تعریف همه از آدم خوب یکی نیست .. اتفاقا زندگی فلانی از اون دست از زندگی هاست که هیچوقت آرزوشو ندارم .. چند روزه منتظرم .. هوا خوبه ها , نه ؟!