مسابقات تلفنی
مسابقات تلفنی
صبح یاد یه خاطره ی با مزه ای افتادم :)
یکی دو سال پیش که تازه این مسابقات تلفنی باب شده بود , اولین بار شبکه ی دو یه مسابقه ی تلفنی برگزار کرده بود تو ایام عید .. اخوی ما هم جوگیر , کلی اصرار اصرار که بیا شرکت کنیم امتیازمون زیاد بشه جایزه ش خیلی خوبه .. بالاخره قبول کردم و تماس گرفتم , اول تماس گفته بودن که هزینه ی هر دقیقه هزار تومنه .. من اولین بار بخاطر اینکه اخوی رو ساکت کنم شرکت کردم که زیاد طول نکشید بعد گفتم دیگه زنگ نزنیم خیلی پول تلفن میاد . این اقا گوش نکرد .. دور از چشم من برای خودش زنگ میزد و به سوالاتشون جواب میداد .. گذشت گذشت تا اینکه پول تلفن اومد , 150 هزار تومن نا قابل .. برای مایی که پول تلفنمون از 7یا 8 هزار تومن تجاوز نمیکرد خیلی بود خب .. فرمانده هم خشمگین , باور نمیکنی که همه ی زنگ زدن ها افتاد گردن من اینکه من اخوی رو اغفال کرده بودم تا زنگ بزنه و خودم فرت و فرت زنگ میزدم
فرمانده هم که تا مدتها پول تلفن رو نداد و تلفنمون قطع بود,
هر کی زنگ میزد علت قطعی تلفنمونو میپرسید مامان میگفت صاد نمیدونم به کجا زنگ زده که پول اومده
هربارم که میخواستم از خودم دفاع کنم خنده م میگرفت , اینکه من اخوی ای که مرموز بودن و آب زیر کاه بودنش شهره ی خاص و عامه رو اغفال کرده باشم خیلی خنده داره خب فرمانده هم تا خنده م رو میدید میگفت داری دروغ میگی هر بار میگفتم این پسره منو وادار کرد و فقط یبار زنگ زدم که 5 دقیقه هم نشد اخویِ نامرد در جواب میگفت تو آدمی نیستی که به حرف بقیه گوش بدی
هنوزم نمیدونم چرا با طناب سیاه اخوی رفتم تو چاه .
هنوزم که هنوزه وقتی یادشو میاریم فرمانده به من چپ چپ نگاه میکنه
وقتی از آی فیلم و شبکه نمایش تبلیغات این مسابقاتو میبینم داغ دلم تازه میشه ..
# یه مقدار موج مثبت :)