دگر...
دگر...
وقتي كه حتي او دگر...
يك آسمان تنهايي ام
اينقدر تنها گشته ام
شايد خدايي ديگرم
خداي صبر و عاطفه
خداي دلتنگي و عشق
خداي تنها و سكوت
شايد خدا هم عاشق است
شايد كه عشق او دگر...
كفر است يا ديوانگي
خشم است يا پروانگي
مرگ است يا كه زندگي
تنها شدم بيا ببين
انبوهي از ماتمكده زير دو پلكم جاري است
خوابم نمي آيد دگر
كارِ خدا بيداري است
تنهاترم از هر خدا
او كافر عشقم شده است
وقتي كه حتي او دگر...
كفر است آنچه گفته ام
من بنده عشقش شدم
دلتنگي اش هميشه هست
كارِ خدا دلداري است
شايد كه حتي او دگر...
يك آسمان تنهايي ام
اينقدر تنها گشته ام
شايد خدايي ديگرم
خداي صبر و عاطفه
خداي دلتنگي و عشق
خداي تنها و سكوت
شايد خدا هم عاشق است
شايد كه عشق او دگر...
كفر است يا ديوانگي
خشم است يا پروانگي
مرگ است يا كه زندگي
تنها شدم بيا ببين
انبوهي از ماتمكده زير دو پلكم جاري است
خوابم نمي آيد دگر
كارِ خدا بيداري است
تنهاترم از هر خدا
او كافر عشقم شده است
وقتي كه حتي او دگر...
كفر است آنچه گفته ام
من بنده عشقش شدم
دلتنگي اش هميشه هست
كارِ خدا دلداري است
شايد كه حتي او دگر...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |