سبب گر بسوزد ، مسبب تو هستی!
سبب ساز این جهان تویی...
در این حال مستی صفا کردم
تو را ای خدا من صدا کردم
از این روزگاری که من دیده ام
چه شب ها خدایا خدا کردم
نهادم سر سجده بر خاکت
تو را ای خدا من صدا کردم
که از من نگیری
صفای دلم را
به راه محبت
تو دانی خدایا چه ها کردم
سبب گر بسوزد
مسبب تو هستی ...
سبب ساز این جهان تویی
ز دست که آید
که دستم بگیرد
مرا سایه ی امان تویی ...
"معینی کرمانشاهی"
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |