اندراحوالات کلاس متد تدریس
اندراحوالات کلاس متد تدریس
الان که دارم مینویسم, فردای دومین جلسه کلاس هست.
این کلاس به مدت پنج هفته و هر هفته پنج ساعت برگزار می شه. از ساعت یک تا شیش! که واقعا دهن سرویس کنه.
اول معلم میاد روش تدریس هارو میگه و بعد بچه ها دونه دونه میان demo میدن. و تازه بخش جالب کار شروع میشه! مردم تا میان پای تخته هول میشن؛ دست و پاشونو گم میکنن؛ من من میکنن؛ سوتی میدن و یه صحنه های مضحکی بوجود میاد که از خنده نفس کم میاری.
راستش من خودمم تا یه دقیقه ی اول که پای تخته ام استرس دارم و بعد خداروشکر سریع از بین میره.
دیروز یه پسره اومد دمو بده, این بنده خدا لهجه ی ترکی غلیظ داشت. شرو کرد با لهجه ترکی انگلیسی حرف زدن. همه شروع کردن خندیدن؛ معلمه هم بعضی وقتا بی شعور بازی در میاره, شروع کرد ادای اینو در آوردن که این چه وضعشه, لهجه تو کنترل کن! حالا بنده خدا چطور میخواست همون لحظه لهجه شو کنترل کنه!؟
بعد از مسخره بازی ای که این معلمه در آورد, من دیگه نتونستم خنده مو کنترل کنم. فقط سرمو انداختم پایین که چشمم به این پسره نیوفته. اونم پی گیر, داشت لغت درس میداد و ول نمی کرد. قشنگ پنج دقیقه نان استاپ ترکی- انگلیسی حرف زد و هر ده ثانیه, من سرفه میکردم که خنده م لو نره. و وقتی نشست من یه نفس راحتی کشیدم.
یا مثلا مرد گنده میومد پای تخته هول میشد, هی وول میزد؛ نمیتونست یه جا ثابت وایسه بنده خدا.
معلمه هم دراومد که چرا انقد قر میریزی واسه من؟! صاف وایستا ببینم!
و خلاصه اینکه سوژه خنده خیلی زیاده توو این کلاسه. و البته واقعا هم کلاس مفیدیه؛ ازین نظر که وقتی بچه ها میان پای تخته اشتباه دمو میدن, توو میفهمی که ممکنه خودت هم این ایراد رو داشته باشی و حواستو جمع میکنی.
دیروز که من دمو دادم, خدارو شکر خیلی خوب کلاسو جمع کردم و معلمه کلی حال کرد.
آخر کلاس رفتم پیشش که ببینم ایرادای کارم چی بود, گفت که چون اعتماد به نفست بالائه, خوب ارائه دادی. بعد پشت بندش گفت که ولی تو زرنگی! گذاشتی آخر دمو دادی که ایرادای بقیه رو بفهمی, خودت تکرار نکنیش! من یه قیافه جدی ای گرفتم و گفتم که البته من میخواستم زودتر بیام؛ بچه ها پیشدستی میکردن.
معلمه هم همینطور که داشت وسایلشو جمع میکرد گفت زهر مار...
-فاطمه حمدیزاده -
.
*: اعلایی معلم زبانمه.