دکتر حسابی
دکتر حسابی
1) هفته سخت و پر مشقتی بوده تا حالا. درگیری مامان سر زمین حاج خانوم ، مریضی مجید ، ... ... 2) روزهای خوووب در پیشند. 3) خدایا؟شکرت.
لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ !
از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم.
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصیر غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﺎﺎﻥ ﺭﺳﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻪ ﺑﻬﺘﺮﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺯﻧﺪﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﻞ ﻣﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﺎﻩ .. ﺎﺭ..
ﺣﺘ ﺩﺭﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣ ﺍﻧﺪﺸﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﻨﻪ ﺯﻧﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗ ﺑﻮﺩ ﻪ ﻣﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺬﺭﻧﺪ..
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |