کاش نمیفهمید. کاش.
کاش نمیفهمید. کاش.
وای خدای من ...
صبح رفتم دانشگاه. تا 10. بعدش چون بیکار بودم تا 12.5 برگشتم شهر خودم و ترجیحا دفتر. خونه آدم رو تنبل میکنه برای دوباره برگشت به دانشگاه...
جزوه دانلود کردم و پرینت گرفتم خواستم منگنه رو از کشوی دوم در بیارم که منگنه کنم که
که دیددم ، وایییییییی
بدبخت شدم. اون کشو زیر رو شده اس. پوشه های دکمه دار و کاغذ ها روی منگنه هستن و نیمی از منگنه و پانج زیر اوناست.
در حالیکه من همه رو مرتب کرده بودم و چون میدونستم اون پوشه ها و کاغذها استفاده نمیشن زیر گذاشتم و منگنه و پانچو بقیه چیزا رو روش گذاشتم.و
زیر همه همه اونا ؛ ته ته ؛ اون تقدیر کمیته رو گذاشته بودم که نسترن که عصر ها میاد نبینه ...
اما دیروز دیده. حتما ترانه که اومد همه رو زیر ور رو کرده.
او. نه . نه . حالا یادم اومد . دنبال بار برگشتیتو پوشه ها بوده دیرزو. واااااااااااااااااای خدای من .
چه خبطی کردم . ..
همش تقصیر خودمه. وقتی فقط یه کیف پول برمیدارم و موبایل و کلید همین میشه دیگه ...
اگه اونروز کیف بزرگ برمیداشتم ؛ یه کیف رودوشی مثلا ؛ میتونستم کاغذم رو توش بذارم. نیازی نبود اینجا قایمش کنم...
اه.
حالا چی کار کنم.؟؟؟ دوس نداشتم بفهمه و بدونه.
چرا اینجوری شد ؟ خدایا؟ بی دقتی میکنم بعدش میگم چرا ای جور ی شد ؟ خدایا؟؟؟
خیلی خلی .
بی انظباطی. بی نظم و شلخته.
وای خدا جوووووووووووونم. ای کاش نمیدید.
خاک تو سره من که از همه کارم همه باید سر در بیارن .اوف.
دیگه شد دیگه حالا.
خوبه که تاریخ نداره . اما آدرس و اسم و خیلی چیزای دیگه داره. تازشم ؛ اونروز نسترن زنگ زده بود خونه کارم داشت ، فهید که زودتر از معمول از خونه رفتم بیرون. عصرش گیر داده بود کجا رفته بودی؟
گفتم : نمیتونم بگم . مامان هم نمیدونه .
گفت : مشکوکی هااا.
خندیدم.
گفت : نکنه رفتی کارت اهدا رو بگیری که به مامان نگفتی ؟
گفتم : نه بابا . اونو که باید برم بانک ملی مرکز استان.
گفت: نکنه رفتی خون بدی.؟؟
گفتم : خیلی دلم میخواد اما میترسم خیلی. گفتم اما یه چیز تو همین مایه ها. اصرار نکن نمیتونم بگم. مامان هم نمیدونه.
واااای حتما حتما دیگه میدونه . ادم کودن هم که باشه میفهمه. ای بابا.
میدونه یه کارای از طریق کمیته فلان جا ، انجام دادم.اما چیه رو نمیدونه.
...
خدایا؟ شکرت. ممنونم وسپاسگزار.
خدایا ؟ نمیشد نسترن نفهمه.؟؟؟ باشه بی دقتی از من بوده . درسته . قبول.
.................
یادم رفت بگم. چون دانشگاه رفتم و میخوام برم کیف داشتم. فوری اونو تو کیف گذاشتم. حالا هم بی دقتی کنم یه "مرغوونه" دیگه هم تو خونه بکنم ... :-))))))).