موهبت ارزشمند گریستن...
موهبت ارزشمند گریستن...
مدت ها بود یک دل سیر گریه نکرده بودم...
نمی دانم شاید به خاطر مشغله کاری زیاد
یا به خاطر ترس از مواجهه با احساسات و شرایطی که چندان باب طبعم
نبودند و خوب چشمه زلال اشک عجیب در من خشکیده بود....
اما امشب چه زیبا و دل انگیز غافل گیر شدم از بارش بی امان این همه فریاد
بر گونه هایم...
عین رگبارهای بهاری و غریب این اواخر تهران'
گریستم و تازه شدم
و انسان جز موهبت بی بدیل گریه و لبخند
چیز دیگری نیست...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |