چه می کنی ؟!
چه می کنی ؟!
امشب تو ای ستاره زیبا چه می کنی
ما بی تو مرده ایم تو بی ما چه می کنی؟!
با این جهان خسته که از دست رفته است
لب تشنه بر کرانه دریا چه می کنی
با عاشقانه های کبودی که هر سحر
سر می زند به دامن صحرا چه می کنی؟!
یک شب صدای پای تو را خواب دیده ام
برخیز آشنای غزل ها چه می کنی؟!
کار از تو و من و دل و این حرف ها گذشت
لغزید پای قافیه در ما چه می کنی؟!
هر جمعه فکر می کنم از راه می رسی
با این خیال غرق تمنا چه می کنی
اصلا اگر بگویم از این شعر خسته ام
بیزارم از تمامی دنیا، چه می کنی؟!
گیرم نیایی و دلم از درد خون شود
با انتظار راسخ فردا چه می کنی؟!
با انتظار راسخ فردا چه می کنی؟!
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |