از صبح تا حالا نتونستم چیزی بخورم!!
حالم خوب نبود...
تازه پاشدم از خوابو یه کمی برنج با ماشو اینا مامانم پخت گفت بخور اینا باعث می شه پیچو تاب دلت خوب بشه...
خدا رو شکر خوردم بهتر شد...
شنبه امتحانه و من به خاطره بی حال بودنم هنوز تا نصف جزوه رو بیشتر نتونستم بخونم!!
امشب سعی می کنم تمومش کنم که جمعه هم یه دوره بکنم از روش...
خدا کنه بلد باشم این درس یکی از درسایی که برام خیلی مهمه...
+این روزا همه چیز روی اصابمه حتی این ناخونام که کلی سوهان کشیدم بهشون تا قشنگ بشن...
حوصلم نمی کشه براشون سر وقت می گیرمشون راحت شم ازشون...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |