عشق زمستانی من! لیموی شیرین
عشق زمستانی من! لیموی شیرین
دست از سر این قایق پوسیده بردار
سر به سر امواج نا آرام نگذار
من بادبان از قامتت برمی فرازم
طوفان ولی از سمت تو می آید انگار
عشق زمستانی من! لیموی شیرین
باید همیشه تلخ باشد آخر کار؟
دنبال یک فانوس بودم در مسیرم
آن شب که در دستان تو می سوخت سیگار
بر خاطراتت تکیه باید کرد وقتی
پشتش به قاب عکس تو گرم است دیوار
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |