فیروزه بیست و هفتم: جهاد
فیروزه بیست و هفتم: جهاد
مدیرمان میل زده بودند. از روند کار می پرسیدند. آخر همیشه تاکید داشتند که باید بخش اعظم کارمان را به ایجاد صفحه های جداگانه درباره موضوعات مختلف اسلام شیعه و انقلاب اسلامی اختصاص دهیم. اما در این ایمیل حرف تازه ای گفته بودند. اینکه بعد از گذشت یک سال و نیم و این گونه فعالیت باید در جبهه ی جدید خدمت کنم. اجازه ی فعالیت در خط مقدم به من هم داده شد. فعالیت در صفحه های حساس شیعه و انقلاب. صفحاتی که بازدید های بیشتری دارند و کاربر های حرفه ای تر و گاها مغرض تر در آنها حضور دارند.
حسم قابل توصیف نیست. چند بار نوشته ام اما نشده است انچه که می خواهم. اینکه ته موسسه ام می رسد به شما. اینکه ماهانه گزارش رد می کنیم به شما. خوشجالم برای توفیقی که خداوند به این بنده کمتترینش عنایت کرد. اینکه از این به بعد باید با رمز یا زهرا ویرایش هایم را وارد کنم. اینکه اگر گره ای به کارم افتاد، به نام حضرت توسل کنم. من نام این را کار نمی گدارم...که به فرموده ایت الله طباطبایی گاهی باید برگشت به اهداف...هدفی که در این نوع فعالیت دنبال می شود در فعالیت های دیگر بسیار کمرنگ است....
خدای کمکم کن که جز برای تو و جز در راه تو گامی برندارم
رَبَّنا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَإِسْرافَنا فِی أَمْرِنا وَثَبِّتْ أَقْدامَنا وَانْصُرْنا عَلی القَوْمِ الکافِرِینَ